نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 356
است، يعنى اگر اين معنا را مىدانيد، كه
هيچ، و اگر نمىدانيد به اهل ذكر مراجعه كنيد، و بپرسيد، آيا انبياى گذشته غير بشر
بودند؟.
و مقصود از ذكر كتابهاى آسمانى است، و مراد از اهل
ذكر ، علماى اهل كتابند، زيرا آنها در دشمنى با رسول خدا 6 دنبال مشركين
بودند، و مشركين از آنها احترام مىكردند، و چه بسا در كار خود با آنها مشورت
مىنمودند، و مسائلى از آنها مىپرسيدند تا با آن مسائل رسول خدا 6 را امتحان
كنند، و همان اهل كتاب بودند كه عليه مسلمانان به مشركين مىگفتند:(هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا)[1].
خطاب در جمله(فَسْئَلُوا
...) به پيغمبر، و هر كسى است كه آن را بشنود، چه عالم و چه جاهل، تا
گفتار قبلى را به خوبى تاييد كند، و اين قسم خطاب در كلمات خود ما آدميان نيز شايع
است.
( وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ
ما كانُوا خالِدِينَ) ...(وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ).
يعنى انبيا مردانى از بشرند كه ما لوازم بشريت را از آنها سلب
نكردهايم، كه مثلا بدنهايشان را خالى از روح زندگى كرده باشيم، تا نه به خوردن
محتاج باشند و نه به نوشيدن، و نيز آنان را از مرگ مصونيت ندادهايم، تا هميشه در
دنيا بمانند، بلكه ايشان نيز بشر و از كسانى هستند كه طعام مىخورند و مىميرند، و
اين خوردن و مردن، دو خاصه از خواص روشن بشريت است.
(ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ
نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ)
اين آيه عطف است بر كلام گذشته، كه مىفرمود:(وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلَّا رِجالًا) و
در اين آيه سرانجام ارسال رسولان، و عاقبت امر مسرفان را بيان مىكند، كه مسرفان
از هر امت، در اثر اقتراح معجزه به چه سرنوشتى دچار شدند، و نيز توضيح است براى
هلاكتى كه به طور اجمال بدان اشاره كرده، و فرموده بود:(مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها)، و تهديدى است براى مشركين.
و مراد از وعد در جمله(ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ) وعده نصرتى است كه به
مسلمين داده و فرموده بود كه: دين ايشان را يارى خواهد كرد، و كلمه ايشان را كه
كلمه حق است بلند آوازه خواهد نمود، هم چنان كه در آيه(
وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ)،