responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 349

فصل سوم [اشاره به معنايى ديگر براى كلام از جهت اينكه مكنونات ضماير را كشف مى‌كند و بيان اينكه بحث در باره حدوث و قدم قرآن بى مورد بوده است‌]

: ممكن است كلامى كه مورد بحث است از نظر هدف و غرضى كه در آن است يعنى از نظر كشف از معانى نهفته در ضمير، و انتقال آن معانى به ضمير شنونده تجزيه تحليل شود و در نتيجه با آن تحليل، كلام كه تا كنون امرى اعتبارى بود، به امرى حقيقى و واقعى برگردد، و آن عبارت باشد از همان كشف مكنونات درونى، كه خود امرى است واقعى نه اعتبارى، و اين تحليل در تمامى امور اعتبارى و يا حد اقل در بيشتر آنها جريان دارد، و قرآن كريم هم همين معامله را با آنها كرده، و امثال سجود، قنوت، طوع، كره، ملك، عرش، كرسى، كتاب و غيره را حقايقى دانسته.

و بنا بر اين تحليل، حقيقت كلام عبارت مى‌شود از كشف ضماير، و به اين معنا هر معلولى براى علتش كلام خواهد بود، چون با هستى خودش از كمال علت خود كشف مى‌كند، كمالى كه اگر هستى معلول نبود، هم چنان در ذات علت نهفته بود.

از اين هم دقيق‌تر اينكه بگوييم: هر صفت ذاتى براى هر چيزى، كلام او است، چون از مكنون ذات او كشف و پرده‌بردارى مى‌كند، و اين همان معنايى است كه فلاسفه بر آن مى‌گويند كه: صفات ذات خداى تعالى، چون علم و قدرت و حيات، كلام خدايند، و نيز عالم سراپايش كلام او است.

و اين نيز روشن است كه بنا بر اين تحليل، قديم بودن، يا حادث بودن كلام، تابع سنخ وجودش خواهد بود، علم الهى كه كلام او است به خاطر قديم بودن ذات خدا قديم است، ولى زيدى كه ديروز نبود و امروز هست شد، به خاطر اينكه از وجود پروردگارش كشف مى‌كند، حادث است، و وحى نازل بر رسول خدا 6 بدان جهت كه تفهيم الهى است، و تفهيم حادث است، آن نيز حادث است، ولى بدان جهت كه در علم خدا است- و علم او را كلام او دانستيم و علم صفت ذاتى او است- پس وحى نيز قديم است، مانند علمش به همه چيز، چه قديم و چه حادث.

فصل چهارم:

از فصول سه‌گانه گذشته اين معنا به دست آمد كه قرآن كريم را اگر بدان جهت در نظر بگيريم كه عبارت است از آياتى خواندنى، و دلالت مى‌كند بر معانى ذهنى، مانند ساير كلمات، در اين صورت قرآن نه حادث است نه قديم، بله به وساطت حدوث اصوات كه معنون به عنوان كلام و قرآنند حادث است.

و اگر بدان جهت در نظر گرفته شود كه معارفى است حقيقى و در علم خدا، در اين صورت مانند علم خدا به ساير موجودات، قديم خواهد بود، چون خود خدا قديم است و به اين حساب اگر مى‌گوييم قرآن قديم است معنايش اين است كه علم خدا قديم است. هم چنان كه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 349
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست