responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 27

مؤلف: و نيز قريب به اين معنا از محمد بن عماره از آن جناب روايت شده است‌[1]، و در الدر المنثور از ابن عباس روايت شده كه در معناى اين كلمه گفته: كاف اشاره به كبير، هاء به هادى، يا به امين، عين به عزيز، صاد به صادق است، و در نقل ديگرى اينطور گفته: كه كاف بجاى كبير است، و همچنين تا آخر[2].

و نيز به طريق ديگرى نقل شده كه گفته است: معنايش كريم، هادى، حكيم، عليم، صادق است، و از ابن مسعود و غير او نيز روايت شده، و حاصل روايات به طورى كه ملاحظه مى‌كنيد اين است كه حروف مقطعه قرآن هر يك از اول يكى از اسماء حسناى خدا گرفته شده، چيزى كه هست يكى مى‌گويد: كاف از كبير، يكى مى‌گويد از كافى، و يكى مى‌گويد از كريم گرفته شده، و همچنين ساير حروف‌[3].

ليكن اين روايات از اين نظر ناصحيح به نظر مى‌رسند كه در حروف مقطعه مورد بحث حرف ياء وجود دارد، و آن را به معناى ولى و يا حكيم و يا عزيز گرفته‌اند، و اولين حرف اين اسماء هيچ يك ياء نيست، و در روايتى كه از ام هانى نقل شده اصلا براى ياء معنايى نكرده، تنها كلمه مورد بحث به كافى و هادى و عالم و صادق معنا شده است، و در بيان اين كلمه مختصرى اشاره رفت‌[4].

و در تفسير قمى در ذيل آيه:(وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا) مى‌گويد يعنى دعاى من نزد تو هرگز بى‌نتيجه نبوده است‌[5].

و در مجمع البيان در ذيل آيه:(وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ) گفته بعضى گفته‌اند: مقصود از موالى، عموها، و پسر عموها است، و آن را به امام ابى جعفر (ع) نسبت داده‌اند، و امام على بن الحسين و امام محمد بن على باقر (ع) خوانده‌اند:(وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ) به فتحه خاء و تشديد فاء، و كسره تاء[6].

مؤلف: جمعى از صحابه و تابعين نيز اينطور قرائت كرده‌اند.

و در احتجاج است كه عبد اللَّه بن حسن به سند خود از پدرانش (ع) روايت كرده كه فرموده‌اند: بعد از آنكه ابو بكر تصميم گرفت فدك را از فاطمه بگيرد و اين خبر به فاطمه (ع) رسيد، آن حضرت نزد وى رفت، و فرمود: اى پسر ابى قحافه آيا در كتاب‌


[1] معانى الاخبار، ص 28، ح 6.

[2] ( 2، 3، 4) الدر المنثور، ج 4، ص 258.

[3] ( 2، 3، 4) الدر المنثور، ج 4، ص 258.

[4] ( 2، 3، 4) الدر المنثور، ج 4، ص 258.

[5] تفسير قمى، ج 2، ص 48.

[6] مجمع البيان، ج 6، ص 502.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 27
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست