نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 221
مجمع البيان از ابن عباس از ابو ذر از رسول
خدا 6 روايت شده[1].
و در روح المعانى بعد از نقل اين حديث چنين گفته: اين معنا
پوشيده نماند كه ما ناچاريم كلمه امر را كه در اين حديث است حمل بر
ارشاد و دعوت به حق كنيم، و نمىتوانيم آن را عبارت از نبوت بدانيم، و نيز نمىشود
با آن بر خلافت بلا فصل على كرم اللَّه وجهه استدلال كنيم [2].
و نظير اين حديث در آنچه گفتيم كلام ديگر رسول خدا 6 است، كه هنگام
جانشين كردن على در مدينه و بر اهل بيتش در داستان غزوه تبوك به على فرمود
آيا راضى نيستى كه تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشى؟ تنها فرق ميان
من و تو و موسى و هارون اين است كه بعد از من پيغمبرى نخواهد بود كه با آن
نيز نمىشود استدلال بر آن مدعا كرد[3].
[رد سخن صاحب روح المعانى كه امر ى را كه
پيامبر 6 از خدا خواسته تا على 7 را در آن شريك
او بنمايد بر ارشاد و دعوت به حق حمل كرده است]
مؤلف: اما استدلال به حديث بالا و يا حديث منزلت بر خلافت بلا فصل
على (ع) بحثى است كه از غرض اين كتاب خارج است، تنها در اينجا از مراد آن جناب به
جمله و او را در كارم شريك فرما كه مطابق دعاى موسى (ع) است گفتگو
مىكنيم و مىگوييم جمله مذكور در دعاى رسول خدا 6 درست مطابق دعايى است كه كتاب
عزيز خدا آن را از موسى (ع) در حق هارون حكايت كرده است، پس بايد ديد رسول خدا 6
از آيه شريفه چه فهميده كه آن را از خداوند در باره على (ع) درخواست كرده است؟.
و با در نظر گرفتن اينكه حديث مذكور حديثى است صحيح، و مؤيد به حديث
متواتر منزلت، كه مرحوم بحرانى در غاية المرام آن را به صد طريق از
طرق اهل سنت و هفتاد طريق از طرق شيعه نقل كرده[4]،
چنين مىفهميم كه مراد از آن جناب از شركت دادن خدا على را در امر وى به طور قطع
نبوت نبوده، چون حديث منزلت صريحا نبوت را استثناء كرده بود، و از همين جا اين
معنا را هم مىفهميم كه مراد موسى (ع) از امر نيز امر نبوت نبوده، زيرا اگر شامل
نبوت هم مىبود ديگر دعاى:(أَشْرِكْهُ فِي
أَمْرِي) از رسول خدا 6 بدون معنا خواهد بود.