responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 203

مامور رسالتم كردى و شدائد و مكارهى در انتظارم قرار دادى، حوصله زيادى بده، تا وقتى ناملايمات به من هجوم مى‌آورند سينه‌ام تنگى نكند، و اگر به جاى آنچه در قرآن آمده گفته بود(رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي) اين نكته فوت مى‌شد.

(وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي)- اين سؤال ديگرش است، كه گشودن عقده زبان را مى‌خواهد، و اگر عقده را نكره آورد و گفت عقده‌اى براى اشاره به يك نوع عقده بود، و در حقيقت عقده‌اى است كه داراى مشخصات معينى است و آن مشخصات از جمله‌(يَفْقَهُوا قَوْلِي) فهميده مى‌شود، يعنى آن عقده‌اى را بگشاى كه نمى‌گذارد سخنانم را بفهمند.

(وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي)- اين سؤالى ديگر است كه در واقع سؤال چهارم آن جناب و آخرين درخواستهاى او است، و كلمه وزير بر وزن فعيل، از وزر- به كسره واو، و سكون زاء- به معناى حمل سنگينى است، و اگر وزير را وزير گفتند، بدين جهت بوده كه حامل ثقل و سنگينى‌هاى پادشاه است، بعضى‌[1] گفته‌اند: از وزر- به فتحه واو و زاء- اشتقاق يافته، كه به معناى كوه پناهگاه است و اگر وزير را وزير خوانده‌اند چون به منزله كوهى است كه پادشاه در آراء و احكامش به او پناه مى‌برد.

و كوتاه سخن اينكه، موسى (ع) از پروردگارش درخواست مى‌كند كه از خاندانش وزيرى برايش قرار دهد، آن گاه آن را بيان نموده مى‌گويد: منظورم از او هارون برادرم مى‌باشد، و اگر درخواست وزير كرد، بدين جهت بود كه امر رسالت امرى است كثير الاطراف، و اطراف و جوانبش از هم دور، و او به تنهايى نمى‌تواند به همه جوانب دور از هم آن برسد، ناگزير وزيرى لازم دارد كه در امر رسالت با او شركت جسته، بعضى از جوانب آن را اداره كند، و بار او سبك شود، و در آنچه او مى‌كند وزيرش مؤيدش باشد، اين است معناى آيه بعدى كه به منزله تفسير وزير قرار دادن است، و مى‌فرمايد(اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي).

(وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي)- اين شركت دادن، غير شركت دادن مبلغين دين در اشاعه دين بعد از تماميت دعوت به وسيله پيغمبر است، زيرا آن اشراك اختصاصى به هارون ندارد، پس مقصود از اشراك در آيه اشراكى است كه مخصوص به هارون باشد، و آن اين است كه هارون در اصل دعوت دين، و از همان روز اول دعوت شريك موسى باشد، و چنين شركتى تنها مخصوص به هارون است، به طورى كه نه موسى مى‌تواند غير هارون كسى را نائب خود كند، و نه هارون، به خلاف شركت به معناى اول، كه وظيفه هر كسى است كه به آن دعوت‌


[1] تفسير روح المعانى، ج 16، ص 184.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست