responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 190

(إِذْ رَأى‌ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً ...).

مكث به معناى لبث است، و آنست از ايناس، به معناى ديدن و يا يافتن چيزى است كه در اصل از انس گرفته شده كه ضد نفرت است، و به همين جهت در معناى ايناس گفته‌اند ديدن چيزى است كه با آن انس بگيرند، كه قهرا ديدن چنين چيزى ديدنى است قوى.

و كلمه قبس - با دو فتحه- به معناى شعله است كه به وسيله نوك چوب يا مانند آن از آتشى ديگر گرفته شود، و كلمه هدى مصدر به معناى اسم فاعل است، و يا مضاف اليه است براى مضاف حذف شده، و تقديرش ذا هداية بوده، و على اى حال مراد كسى است كه هدايت به وجود او قائم باشد.

سياق آيه و آيات بعديش شهادت مى‌دهد بر اينكه اين جريان در مراجعت موسى از مدين به سوى مصر اتفاق افتاده و اهلش نيز با او بوده، و اين واقعه نزديكيهاى وادى طوى، در طور سينا، در شبى سرد و تاريك اتفاق افتاده، در حالى كه راه را گم كرده بودند، چون آتش از دور ديده به نظرش رسيده كه كنار آن كسى هست كه از او راه را بپرسد، و اگر نبود حد اقل از آن آتش قدرى بياورد، گرم شوند.

و در اينكه فرمود(فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا) اشعار، و بلكه دلالت بر اين است كه غير از همسرش كسان ديگر هم با او بوده‌اند، چون اگر نبود مى‌فرمود قال لاهله امكثى- به همسرش گفت اينجا باش .

و از اينكه گفت:( إِنِّي آنَسْتُ ناراً)- من آتشى به نظرم مى‌آيد با در نظر گرفتن اينكه كلام خود را با ان تاكيد كرده، و نيز به ايناس تعبير كرده، فهميده مى‌شود كه آتش را تنها او ديده، و ديگران نديدند، اين جمله نيز كه اول فرمود( إِذْ رَأى‌ ناراً)- چون آتشى ديد اين معنا را تاييد مى‌كند و نيز جمله (لَعَلِّي آتِيكُمْ‌) شايد برايتان بياورم ... دلالت دارد بر اينكه در كلام چيزى حذف شده، و تقدير آن اينجا باشيد تا به طرف آتش بروم، شايد برايتان از آن پاره‌اى بياورم، و يا پيرامون آن كسى كه راه را بلد باشد ببينم، باشد كه با هدايتش راه را پيدا كنيم بوده.

( فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسى‌ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ‌) ...(طُوىً ).

كلمه طوى اسم جلگه‌اى است كه در دامنه طور قرار دارد، و همانجا است كه خداى سبحان آن را وادى مقدس ناميده، و اين نام و اين توصيف دليل بر اين است كه چرا به موسى دستور داد كفشش را بكند، منظور احترام آن سرزمين بوده تا با كفش لگد نشود، و اگر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 190
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست