responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 15

عرض كرده:(هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً)[1] و از كلام او در جاى ديگر كه عرض كرده:(رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً)[2] همين است.

و اگر قيد يرثنى را اضافه كرده مقصود اصلى وى ارث بردن نبوده بلكه خواسته است كلمه ولى را كه يك معنايى است عام و داراى مصاديقى مختلف تفسير كند، چون اين گونه كلمات در يكى از معانيش متعين نمى‌شود مگر به وسيله قرينه، و هم چنان كه در آيه‌(وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ)[3] قرينه ينصرونهم را آورد تا ولايت را در يكى از معانيش كه همان نصرت است متعين سازد.

و نيز در آيه شريفه‌(وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ)[4] قيد يامرون ... را آورد تا ولايت را در يكى از معانيش كه ولايت تدبير است متعين سازد، و همچنين موارد ديگر استعمال اين كلمه.

و اگر مقصود از آوردن كلمه يرثنى قرينه براى تعيين كلمه ولايت در فرزند نباشد، با اينكه مى‌دانيم مقصود از درخواست همان بوده، ديگر در كلام قرينه‌اى كه دلالت كند بر اينكه مقصود اصلى، درخواست فرزند است، باقى نمى‌ماند، هم چنان كه بعضى از مفسرين كه آيه را به يكى از اين معانى حمل نموده به اين معنا اعتراف كرده است، در نتيجه دعاى آن جناب به هيچ وجه دلالتى بر مطلوب اصلى نداشته و همين خود مايه سقوط كلام الهى از معناى مورد نظر است.

و كوتاه سخن، عنايت اصلى متعلق به اين است كه درخواست فرزند را افاده كند، و مساله وراثت مالى مقصود به قصد اولى نيست بلكه قرينه‌اى است كه ولايت را كه داراى چند معنا است در فرزند تعيين نمايد، البته اين معنا در جاى خود معلوم است و جمله مورد بحث هم فى نفسه بر آن دلالت دارد كه اگر وى فرزنددار بشود مالش را هم ارث مى‌برد، ولى اين دعا و همچنين جمله‌(وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي) كه حالش حال‌(وَلِيًّا يَرِثُنِي) است هيچ دلالتى ندارد بر اينكه زكريا دلبستگى به دنياى فانى و زخارف زندگى آن كه متاع غرور است داشته است.

و قضيه درخواست فرزند منافاتى با قداست نفس انبياء ندارد، زيرا علاقه به فرزند از


[1] سوره آل عمران، آيه 38.

[2] سوره انبياء، آيه 89.

[3] سوره شورى، آيه 46.

[4] سوره توبه، آيه 71.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست