نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 136
ولى معناى اول با سياق مناسبتر است، هم
چنان كه مناسبتر با سياق اين است كه ضمير در عليهم راجع به همه مردم
باشد، چه كفار و چه مؤمنين، نه اينكه تنها كفار مقصود باشند، و در نتيجه جمله(قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا) از
قبيل به كار بردن ظاهر در جاى ضمير باشد.
(أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ
نَدِيًّا)- كلمه اى براى استفهام است، و مراد از
فريقين دو فريق كافر و مؤمن است، و گويا مراد كفار اين بوده كه بگويند مقام
و مجلس ما از مقام و مجلس مؤمنين كه بيشتر فقرا و بردگانند، شكوهمندتر است چيزى كه
هست كلام خود را به صورت استفهام و سؤال در آوردهاند، و اگر دو فريق را نام نبرده
و با همان فريقين كنايه آوردند براى اين ادعا و خيال بوده كه مؤمنين هم خودشان اين
معنا را مىدانند، و اگر از ايشان سؤال شود بدون ترديد حرف ما را مىزنند.
و معناى آيه اين است كه چون آيات ما كه ظاهر در حجيت و واضح در دلالت
است، براى مردم- يعنى دو فريق كافر و مؤمن- خوانده شود، با اين كه هيچ جايى براى
ترديد باقى نمىگذارد، معذلك فريقى از ايشان كه همان كفار باشند به فريق ديگر كه
مؤمنين باشند خطاب مىكنند كه: خودتان انصاف دهيد، كداميك از ما دو فريق از جهت
خانه و مجلس بهتريم؟- ناگزير خواهيد گفت: كفار،- و مقصودشان از اين حرف اين است كه
لازمه بهتر بودن زندگى ما اين است كه سعادت در طريقه و ملت هم با ما باشد، چون
سعادتى ما وراى تمتع متاع حيات دنيا وجود ندارد، پس حق با ما است.
كلمه قرن به معناى مردمى همزمان است، و كلمه اثاث به
معناى متاع خانه است، ولى بعضى[1] گفتهاند
كه: جز بر اثاث بسيار اطلاق نمىشود، و يك تكه از وسائل زندگى را اثاث نمىگويند،
و اين كلمه در نتيجه جمعى است كه واحد ندارد، و كلمه رءى - به كسره راء
و سكون همزه- به معناى هر چيزى است كه از چشم انداز به نظر بيايد، و در مجمع
البيان از بعضى نقل كرده كه گفتهاند: كلمه مذكور اسم براى هر چيزى است كه ظاهر
باشد، و مصدر نيست، مصدر آن رأى و نيز رؤية است، به دليل
اينكه فرمود(يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ) پس رأى ، فعلى از افعال آدمى است، و رءى آن
موجودى است كه مرئى آدمى باشد، نظير طحن و طحن، و سقى و سقى، و رمى و رمى[2].