نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 122
كردهاند كه سياره و كاروان كنعان آب آور
خود را به سراغ آب فرستادند:(فَأَرْسَلُوا
وارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ)[1].
و نيز به اين آيه استدلال كردهاند كه مىفرمايد:(إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها)[2].
ليكن صرف اينكه در آيه(وَ لَمَّا وَرَدَ
ماءَ مَدْيَنَ) و آيه(فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ) به معناى حضور استعمال شده
دليل نمىشود كه به معناى داخل شدن واقعى استعمال نمىشود چون در آن دو آيه قرينه
اشراف هست، و در آياتى ديگر ادعا شده كه به معناى داخل شدن است، و اما آيه(أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ لا يَسْمَعُونَ
حَسِيسَها) از كجا معنايش دور نگه داشتن بعد از داخل شدن نباشد؟ هم چنان كه
همين معنا يعنى دور كردن بعد از دخول را از آيه(ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها) استظهار شده، و نيز گفتهاند: خداوند به احترام آنان ميان آنان و
شنيدن صداى آتش حاجبى قرار مىدهد، هم چنان كه ميان ابراهيم و حرارت آتش چنان
حاجبى قرار داد، و به آتش فرمود:(كُونِي بَرْداً
وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ)[3].
بعضى ديگر (و شايد بيشتر مفسرين) گفتهاند كه: آيه شريفه دلالت دارد
بر اينكه همه مردم داخل جهنم مىشوند، و به مثل آيه(إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها
وارِدُونَ لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها)[4] و
آيه:(يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ)[5] استدلال كردهاند، چون در آيه اولى كه راجع به بتپرستان، و در آيه
دومى كه راجع به فرعون است، فرموده: وارد جهنم مىشوند، پس معلوم مىشود ورود آنها
به معناى دخول است.
البته آيه بعد از آيه مورد بحث نيز دلالت بر اين معنا دارد كه
مىفرمايد:(ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ
الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا) چون معنايش اين است كه ما
ايشان را در حالى كه در آن به زانو در آمدهاند رها مىكنيم، و معلوم است كه وقتى
كسى را در جايى رها مىكنند كه داخل آن شده باشد، آن گاه بعد از دخول رهايش كنند
تا به حال خود باقى بماند، عدهاى از روايات وارده در تفسير آيه نيز بر اين معنا
دلالت دارد.