نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 103
كلمه سجدا در جمله(خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا) جمع
ساجد است و كلمه بكى بر وزن فعول جمع باكى است، و جمله مذكور خبر است
براى كلمه للذين كه در صدر آيه است، احتمال هم دارد كه به خاك افتادن
براى سجده با حالت گريه، كنايه باشد از كمال خضوع و خشوع، زيرا سجده مجسم كننده
كمال خضوع، و گريه مجسم كننده كمال خشوع است، و بنا بر اين معنا، جا دارد مقصود از
آيات و تلاوت آن ياد آورى هر چيزى باشد كه شانى از شؤون خداى تعالى را حكايت
مىكند.
و اما اينكه بعضى[1] گفتهاند:
مراد از تلاوت آيات، قرائت كتابهاى آسمانى، و يا خصوص آن آياتى از آن كتابها است
كه عذاب كفار و مجرمين را خاطر نشان مىسازد، و يا مراد از سجود ، نماز
يا سجده تلاوت است، و يا اينكه گفتهاند: مراد از بكاء گريه در هنگام
شنيدن آيات و يا تلاوت آن است، احتمالاتى بى وجه است.
پس معناى آيه (و خدا داناتر است) اين شد كه: اينان كه خدا انعامشان
كرده بعضى از انبياء از ذريه آدمند، و از آنهايى هستند كه خدا با نوح در كشتى
سوارشان كرد، و از ذريه ابراهيم و اسرائيلند، و بعضى ديگر از اهل هدايت و اجتبايند
كه براى خداى رحمان خاضعند، و چون نزد ايشان آيات او تلاوت شود خاشعند.
البته در اينجا جا داشت بفرمايد: كانوا اذا تتلى عليهم ...
ولى اينطور نفرموده چون عنايت در اين مقام به بيان حال نوع است، بدون اينكه نظرى
به زمان گذشته و آينده داشته باشد و تنها عنايت به تقسيم آن به سلف صالح و خلف
طالح، و توبه كارى كه ايمان آورده و عمل صالح مىكند بوده، و اين خود روشن است.
اهل لغت گفتهاند: كلمه خلف در صورتى كه با سكون لام
خوانده شود به معناى بدل زشت است، و در صورتى كه با فتحه لام خوانده شود ضد آن
است، يعنى به معناى بدل خوب است، گاهى هم مىشود كه بعكس استعمال شود.
و كلمه اضاعوا از ضياع است، كه ضياع هر چيزى به معناى
فساد و يا از بين رفتن آن است، از اين جهت كه آن طور كه بايد، سرپرستى نشود، مثلا
وقتى گفته مىشود فلان اضاع المال- فلانى مال را ضايع كرد كه با سوء
تدبيرش آن را محافظت نكرد و از دست داد، و در جايى مصرف كرد كه نبايد مىكرد.