پس اينكه در آيه مورد بحث تعبير به رسول كرده، خود مؤيد اين است كه
مراد از تعذيب تعذيب دنيوى است نه اخروى و مطلق تعذيب.
پس اينكه فرمود:(وَ ما كُنَّا
مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا) به
منزله دفع توهمى است كه ممكن است از كسى سر بزند، و از آيات سابق كه
مىفرمود: اثر اعمال به صاحبش برمىگردد، و صالحين را به اجر كبير و طالحين
را به عذاب اليم نويد مىداد چنين برداشت كند كه آثار گناهان (چه آثار سوء
دنيوى آنها و چه اخرويشان) به هيچ وجه از صاحبانش جدا شدنى نبوده و هيچ قيد و شرطى
در لحوق آنها به صاحبانشان نيست.
در اين آيه خداوند از چنين احتمالى پاسخ داده كه خدا به رحمت واسعه و
عنايت كاملهاش يك عذاب را كه همان عذاب استيصال دنيوى باشد مقيد به قيدى كرده، و
آن اين است كه بعد از بعث رسول و انذار او باشد، هر چند مىتوانست اين
قيد را نياورد، و ليكن به خاطر رحمت و رأفتش به زبان پيامبر بندگانش را تا نهايت
درجه، موعظه نموده و حجت را بعد از تمام شدنش كاملتر مىكند آن وقت اگر باز هم به
گمراهى خود ادامه دادند عذاب را مىفرستد، و بنا بر اين جمله(ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ)
معنايش واقع نشدن آن است، نه جايز نبودن آن.
بنا بر اين آيه شريفه همانطور كه ملاحظه مىشود در مقام اين نيست كه
حكم عقل را كه مىگويد: عقاب بدون بيان جايز نيست امضاء كند، بلكه
كاشف از اقتضايى است كه عنايت و رحمت خداوندى دارد، و آن اين است كه هيچ قومى را
(هر چند مستحق عذاب باشند) به عذاب استيصال دچار نكند مگر بعد از آنكه رسولى به
سويشان گسيل دارد تا حجت را بر ايشان مؤكد و تمامتر نموده و با بيانهايى پى در پى
گوشزدشان كند.
و اما نبوت ، مقامى است كه به وسيله آن تكاليف بر بندگان
ابلاغ مىشود و شرايع دين بيان مىگردد به همين جهت مؤاخذه الهى و يا مغفرتش در حق
افراد استقرار مىيابد و مشخص مىگردد كه چه كسى مستحق ثواب و چه كسى مستوجب عقاب
اخروى است.
[1] گفتند پيامبران آنها آيا در خدا شكى است پديد آورنده آسمانها
و زمين است مىخواند شما را به چيزى كه مغفرت است براى شما از گناهانتان و به تاخير
اندازد شما را تا روز نامبرده شده. سوره ابراهيم، آيه 10.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 79