responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 501

وقتى كه به سوى پروردگار خويش بازگردند او عذاب نكر به ايشان مى‌دهد، و ما به مؤمن صالح احسان نموده و به آنچه مايه رفاه او است تكليفش مى‌كنيم.

در جمله‌(إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ) مفعول را نياورده و در جمله‌(وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً) آورده و اين بدان جهت است كه همه آنان ظالم نبودند و معلوم است كه مردمى كه وضعشان چنين باشد تعميم عذاب در باره‌شان صحيح نيست، بخلاف تعميم احسان كه مى‌شود هم صالح قومى را احسان كرد و هم طالحشان را.

[ظالمان را عذاب مى‌كنيم و مؤمنان صالح العمل را جزاى حسنى است‌]

(أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلى‌ رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً).

كلمه: نكر به معناى منكر و غير آشنا و غير معهود است، يعنى خدا ايشان را عذابى بى‌سابقه كند كه هيچ گمانش را نمى‌كردند و انتظارش را نداشتند.

مفسرين، ظلم در اين آيه را به ارتكاب شرك تفسير نموده، و تعذيب را عبارت از كشتن دانسته‌اند. بنا بر اين، معناى جمله چنين مى‌شود: اما كسى كه ظلم كند، يعنى به خدا شرك بورزد، و از شركش توبه نكند به زودى او را مى‌كشيم. و گويا اين معنا را از مقابل قرار گرفتن ظلم با ايمان و عمل صالح در جمله‌(مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً) استفاده كرده‌اند، و ليكن ظاهر از اين مقابله اين است كه مراد از ظلم اعم از اين است كه ايمان به خدا نياورد و شرك بورزد، و يا ايمان بياورد و شرك هم نورزد و ليكن عمل صالح نكند و به جاى آن، عمل فاسد كند يعنى فساد در زمين كند. و اگر مقابل، ظلم را مقيد به ايمان نكرده بود آن وقت ظهور در اين داشت كه اصلا مقصود از ظلم فساد انگيزى در زمين باشد بدون اينكه هيچ نظرى به شرك داشته باشد، چون معهود از سيره پادشاهان اين است كه وقتى دادگسترى كنند سرزمين خود را از فساد مفسدين پاك مى‌كنند، (نه از شرك) اين نظريه ما بود در تفسير ظلم به شرك و عين همين نظريه را در تفسير تعذيب، به قتل داريم.

(وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى‌ ...) كلمه صالحا وصفى است كه قائم مقام موصوف خود شده، و همچنين كلمه حسنى . و كلمه جزاء حال و يا تميز و يا مفعول مطلق است، و تقدير چنين است: اما كسى كه ايمان آورد و عمل كند عملى صالح، براى اوست مثوبت حسنى در حالى كه جزاء داده مى‌شود، و يا از حيث جزاء، و يا جزايش مى‌دهيم جزاى حسنى.

(وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً)- كلمه يسر به معناى ميسور يعنى آسان است، و وصفى است، كه در جاى موصوف نشسته، و ظاهرا منظور از امر در امرنا امر تكليفى است، و تقدير كلام چنين است: به زودى به او از امر خود سخنى مى‌گوييم آسان، يعنى به او

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 501
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست