نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 500
استعمال مىشود، مانند آيه(وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ)[1] و
آيه(وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ)[2] و
گاهى در الهام هم كه از نبوت نيست به كار مىرود، مانند آيه(وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ)[3].
و با اين بيان روشن مىشود كه جمله(قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ ...) دلالت ندارد بر
اينكه ذى القرنين پيغمبرى بوده كه به وى وحى مىشده، چون همانطورى كه گفتيم قول
خدا اعم از وحى مختص به نبوت است. جمله(ثُمَّ
يُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ ...) از
آنجا كه نسبت به خداى تعالى در سياق غيبت آمده خالى از اشعار به اين معنا نيست كه
مكالمه خدا با ذو القرنين به توسط پيغمبرى كه همراه وى بوده صورت گرفته، و در
حقيقت سلطنت از او نظير سلطنت طالوت در بنى اسرائيل بوده كه با اشاره پيغمبر
معاصرش و هدايت او كار مىكرده.
(إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ
حُسْناً)- يعنى يا اين قوم را شكنجه كن و يا در آنان به رفتار نيكويى سلوك
نما. پس كلمه حسنا مصدر به معناى فاعل و قائم مقام موصوف خود خواهد
بود. ممكن هم هست وصفى باشد كه تنها به منظور مبالغه آورده شده. بعضى[4] گفتهاند: مقابله ميان عذاب و
اتخاذ حسن (خوشرفتارى) اشاره دارد بر اينكه اتخاذ حسن بهتر است، هر چند كه ترديد
خبرى اباحه را مىرساند. پس جمله مزبور انشايى است، در صورت اخبار، و معنايش اين
است كه: تو مخيرى كه يا عذابشان كنى و يا مشمول عفو خود قرارشان دهى و ليكن ظاهرا
حكم تخييرى نباشد بلكه استخبارى باشد از اينكه بعدها با ايشان چه معاملهاى كند
عذاب يا احسان و اين با سياق جواب يعنى جمله(أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ...) كه
مشتمل بر تفصيل به تعذيب و احسان است موافقتر و مناسبتر است، زيرا اگر جمله(إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ ...)
حكم تخييرى بود جمله(أَمَّا مَنْ ظَلَمَ ...) تقريرى براى آن مىبود و معنايش اعلام به قبول بود كه در اين صورت
فائده زيادى افاده نمىكند.
و خلاصه معناى آيه اين است كه: ما از او پرسش كرديم كه با اينان چه
معاملهاى مىخواهى بكنى، و حال كه برايشان مسلط شدهاى از عذاب و احسان كداميك را
در باره آنان اختيار مىكنى؟ و او در جواب گفته است ستمكاران ايشان را عذاب مىكنيم،
سپس