نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 474
[ملاقات موسى 7 با بندهاى از
بندگان خدا خضر 7 كه به او رحمت و علم داده شده و تقاضاى تعليم از او
و گفتگوى بين آن دو]
(فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ
عِنْدِنا ...) هر نعمتى، رحمتى است از ناحيه خدا به
خلقش، ليكن بعضى از آنها در رحمت بودنش اسباب عالم هستى واسطه است، مانند نعمتهاى
مادى ظاهرى، و بعضى از آنها بدون واسطه رحمت است، مانند نعمتهاى باطنى از قبيل
نبوت و ولايت و شعبهها و مقامات آن.
و از اينكه رحمت را مقيد به قيد من عندنا نموده كه
مىفهماند كسى ديگر غير خدا در آن رحمت دخالتى ندارد، فهميده مىشود كه منظور از
رحمت مذكور همان رحمت قسم دوم يعنى نعمتهاى باطنى است.
و از آنجايى كه ولايت مختص به ذات بارى تعالى است هم چنان كه خودش
فرموده(فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ)[1]
ولى نبوت چنين نيست، زيرا غير خدا از قبيل ملائكه كرام نيز در آن دخالت داشته، وحى
و امثال آن را انجام مىدهند، لذا مىتوان گفت منظور از جمله(رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا)-
كه با نون عظمت (من عندنا) آورده شده و نفرموده من عندى- از ناحيه من -
همان نبوت است، نه ولايت. و به همين بيان تفسير آن كسى[2]
كه كلمه مذكور را به نبوت معنا كرده تاييد مىشود.
(وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً)- اين علم نيز مانند رحمت علمى است كه غير خدا كسى در آن صنعى و
دخالتى ندارد، و چيزى از قبيل حس و فكر در آن واسطه نيست. و خلاصه، از راه اكتساب
و استدلال به دست نمىآيد. دليل بر اين معنا جمله من لدنا است كه
مىرساند منظور از آن علم، علم لدنى و غير اكتسابى و مختص به اولياء است. و از آخر
آيات استفاده مىشود كه مقصود از آن، علم به تاويل حوادث است.
(قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ
تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً)
كلمه رشد در معنا مخالف غى است، آن به معناى اصابت به
واقع و صواب و اين به معناى خطا رفتن است. كلمه رشد در آيه شريفه،
مفعول له و يا مفعول به است. و معناى آيه اين است كه: موسى گفت آيا اجازه مىدهى
كه با تو بيايم، و تو را بر اين اساس پيروى كنم كه آنچه خدا به تو داده براى اينكه
من هم به وسيله آن رشد يابم به من تعليم كنى؟ و (يا) آنچه را كه خدا از رشد به تو
داده به من هم تعليم كنى؟.
(قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً).
در اين جمله خويشتن دارى و صبر موسى را در برابر آنچه از او مىبيند
با تاكيد نفى