responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 473

با عصمت انبياء از تصرف شيطان منافات ندارد، زيرا انبياء (ع) از آنچه برگشتش به نافرمانى خدا باشد (از آن جمله سهل‌انگارى در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ايذاء و آزار شيطان حتى آنهايى كه مربوط به معصيت نيست، زيرا در نفى اينگونه تصرفات دليلى در دست نيست، بلكه قرآن كريم اينگونه تصرفات را براى شيطان در انبياء اثبات نموده است.

آنجا كه مى‌فرمايد:(وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ نادى‌ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ)[1].

(وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَباً)- يعنى راه خود را در دريا گرفت و رفت اما گرفتنى عجيب. بنا بر اين، كلمه عجبا وصفى است كه در جاى موصوف خود كه مطلق اتخاذ باشد نشسته است. بعضى‌[2] گفته‌اند: جمله‌(وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ) كلام رفيق موسى (ع) بوده، و كلمه عجبا كلام خود آن جناب است، ولى سياق اين قول را نمى‌پذيرد.

باقى مى‌ماند اين نكته كه بايد دانست آن احتمالى كه در جمله‌(نَسِيا حُوتَهُما ...) داديم در اين جمله نيز مى‌آيد- و خدا داناتر است.

(قالَ ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلى‌ آثارِهِما قَصَصاً).

كلمه بغى به معناى طلب كردن است. و جمله فارتدا از مصدر ارتداد به معناى برگشتن به نقطه نخستين است. و مقصود از آثار جاى پاها است. و كلمه قصص به معناى دنبال جاى پا را گرفتن و رفتن است. معناى آيه اين است كه موسى گفت: اين جريان كه در باره ماهى اتفاق افتاد همان علامتى بود كه ما در جستجويش بوديم، لا جرم از همانجا برگشتند، و درست از آنجا كه آمده بودند (با چه دقتى) جاى پاى خود را گرفته پيش رفتند.

از جمله‌(ذلِكَ ما كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا) كشف مى‌شود، كه موسى (ع) قبلا از طريق وحى مامور بوده كه خود را در مجمع البحرين به عالم برساند، و علامتى به او داده بودند، و آن داستان گم شدن ماهى بوده، حال يا خصوص قضيه زنده شدن و به دريا افتادن و يا يك نشانى مبهم و عمومى‌ترى از قبيل گم شدن ماهى و يا زنده شدن آن- و يا مرده زنده شدن، و يا امثال آن بوده است، و لذا مى‌بينيم حضرت موسى به محضى كه قضيه ماهى را مى‌شنود مى‌گويد: ما هم در پى اين قصه بوديم و بى درنگ از همانجا برگشته خود را به آن مكان كه آمده بود مى‌رسانند، و در آنجا به آن عالم برخورد مى‌نمايند.


[1] به ياد آر بنده ما ايوب را كه پروردگار خود را ندا كرد كه شيطان مرا به شكنجه و عذاب مبتلا كرد. سوره ص، آيه 41.

[2] روح المعانى، ج 15، ص 318.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 473
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست