نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 470
گفته بعضى از مفسرين و قصهسرايان از اهل
تاريخ ماخذى اصيل و قرآنى كه بتوان به آن استناد جست ندارد. و جدان حسى هم آن را
تاييد نكرده و در هيچ ناحيه از نواحى كره زمين چنين چشمهاى يافت نشده است.
و در باره آن جوانى كه همراه موسى (ع) بوده بعضى[1]
گفتهاند وصى او يوشع بن نون بوده، و اين معنا را روايات هم تاييد مىكند. و بعضى[2] گفتهاند: از اين جهت
فتى ناميده شده كه همواره در سفر و حضر همراه او بوده است، و يا از اين جهت
بوده كه همواره او را خدمت مىكرده است.
و اما آن عالمى كه موسى ديدارش كرد و خداى تعالى بدون ذكر نامش به
وصف جميلش او را ستوده و فرموده:(عَبْداً مِنْ
عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا
عِلْماً) اسمش- به طورى كه در روايات آمد- خضر يكى از انبياء معاصر موسى بوده
است. و در بعضى[3] ديگر آمده
كه خدا خضر را طول عمر داده و تا امروز هم زنده است. و اين مقدار از مطالب در باره
خضر عيبى ندارد، و قابل قبول هم هست، زيرا عقل و يا دليل نقل قطعى بر خلافش نيست،
و ليكن به اين مقال اكتفاء نكردهاند، و در باره شخصيت او در ميان مردم حرفهايى
طولانى در تفاسير مطول آمده و قصهها و حكاياتى در باره اشخاصى كه او را ديدهاند
نقل شده كه روايات راجع به آن خالى از اساطير قبل از اسلام و مطالب جعلى و دروغى
نيست.
ظرف اذ متعلق به مقدر است، و جمله، عطف است بر همان نقطه
عطفى كه تذكيرهاى سهگانه سابق بدانجا عطف مىشد. و كلمه لا ابرح به
معناى لا ازال است، و اين كلمه از افعال ناقصه است كه خبرش به منظور
اختصار حذف شده، چون جمله(حَتَّى
أَبْلُغَ) بر آن دلالت مىكند، و تقدير آن چنين است: لا ابرح امشى- مدام
خواهم رفت، و يا سير خواهم كرد .
و در باره اينكه مجمع البحرين كجاست؟ بعضى[4]
گفتهاند: منتهى اليه درياى روم (مديترانه) از ناحيه شرقى، و منتهى اليه خليج فارس
از ناحيه غربى است، كه بنا بر اين مقصود از مجمع البحرين آن قسمت از زمين است كه
به يك اعتبار در آخر شرقى مديترانه و به اعتبار