responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 362

خريدارى كند تا با آن ارتزاق كنيد بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند ضمير به كلمه و رق بر مى‌گردد، آن گاه حرف من را بدلى گرفته و گفته‌اند: معناى آيه اين است كه بياورد رزقى بدل از پول ، ولى اين احتمال بعيد است، چون مستلزم تقدير گرفتن ضمير ديگرى است كه به جمله قبلى برگردد، علاوه بر اينكه ضمير مورد گفتگو ضمير مذكر است، و اگر به و رق بر مى‌گشت بايد مؤنث آورده مى‌شد، به شهادت اينكه خود آيه قبلا و رق را مؤنث دانسته در باره‌اش اشاره مؤنث به كار برده و فرموده‌(بِوَرِقِكُمْ هذِهِ).

[نگرانى اصحاب كهف از فاش شدن رازشان و دست يافتن كفار به آنان‌]

(وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً)- تلطف به معناى اعمال لطف و رفق و اظهار مدارات است، پس اينكه فرمود:(وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً) عطفى است تفسيرى، كه مى‌خواهد همان جمله قبلى را معنا كند، و مقصود از اين كلام به طورى كه از سياق برمى‌آيد اين است كه بايد اين شخص كه مى‌فرستيد در اعمال نازك كارى و لطف با اهل شهر در رفتن و برگشتن و معامله كردن خيلى سعى كند، تا مبادا خصومتى يا نزاعى واقع شود كه نتيجه‌اش اين شود كه مردم از راز و حال ما سردرآورند.

بعضى‌[2] ديگر اينطور معنا كرده‌اند كه در معامله بسيار نازك كارى به خرج دهد. ولى كلام مطلق است و قيدى براى خصوص معامله در آن نيست.

(إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً).

اين آيه امر به تلطف را تعليل نموده و مصلحتش را بيان مى‌كند.

جمله‌(يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ) به معناى يطلعوا عليكم- بر شما اطلاع يابند است، چون ظهور بر هر چيز اطلاع از آن و علم يافتن بدان و همچنين ظفر يافتن بر آن است، و آيه شريفه به هر دو معنا هم تفسير شده، و كلمه مذكور به طورى كه راغب‌[3] گفته از كلمه ظهر گرفته شده كه به معناى پشت و گرده آدمى است، در مقابل شكم آدمى، پس از آن بطور استعاره در خصوص گرده زمين استعمال نموده گفتند: ظهر الارض- پشت زمين در مقابل بطن الارض- دل زمين ، آن گاه ظهور از آن گرفته شده كه به معناى پيدايى و هويدايى است، در مقابل بطون كه به معناى ناپيدايى است.

چون بودن شخص در روى زمين ملازم است با ديدن و اطلاع يافتن و همچنين ميان بودن در روى زمين و ظفر يافتن و نيز ميان آن و غلبه يافتن ملازمه عادى هست، و لذاست كه‌


[1] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 15، ص 231.

[2] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 15، ص 231.

[3] مفردات راغب، ماده ظهر .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست