نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 346
باشد، و لذا هيچ وقت نمىگويند: ابد،
چند سال به خلاف امد كه به معناى مدت زمانى است كه محدود باشد،
اگر حدش در كلام آمده باشد كه معين خواهد بود، ولى اگر به طور مطلق ذكر شده باشد زمان
محدودى است كه حدش مجهول است. و فرق ميان امد و زمان اين است كه امد به اعتبار آخر
زمان و نهايت آن به كار مىرود ولى زمان عام است، هم در ابتداى مدت استعمال مىشود
و هم در آخر آن، و به همين جهت است كه بعضى از علماى لغت گفتهاند مدى
و امد قريب المعنايند[1].
مراد از اينكه فرمود لنعلم- تا بدانيم آن معناى معروف
اين كلمه نيست تا كسى بگويد مگر خدا هم جاهل است، بلكه به معناى علم فعلى است. و
علم فعلى عبارت است از حضور معلوم و ظهورش با وجود مخصوص به خودش در نزد خداى
سبحان و در قرآن كريم علم به اين معنا زياد آمده، مانند آيه(لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ)[2] و آيه(لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ
أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ)[3].
برگشت توجيه بعضى[4] از مفسرين
هم كه گفتهاند معناى لنعلم عبارت است از:
تا معلوم خود را اظهار كنيم به همين معنايى است كه ما
كرديم.
[معناى اينكه فرمود: سپس اصحاب كهف را بيدار كرديم(لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى)]
و جمله(لِنَعْلَمَ أَيُّ
الْحِزْبَيْنِ أَحْصى ...) تعليل براى بعث است، و لام
آن لام غايت و مراد از دو حزب دو طائفه از اصحاب كهف است كه با هم
اختلاف كردند يكى پرسيد(كَمْ لَبِثْتُمْ) ديگرى پاسخ داد:(لَبِثْنا يَوْماً
أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ) گفتند پروردگارتان بهتر
مىداند كه چقدر خوابيديد.
جمله(وَ كَذلِكَ بَعَثْناهُمْ
لِيَتَسائَلُوا بَيْنَهُمْ) كه در آيات بعدى است همين
معنا را تاييد مىكند كه غرض از به خواب كردن اصحاب كهف همين بوده كه وقتى بيدار
مىشوند اختلاف كنند و معلوم شود آيا به ذهن فردى از آنان مىرسد كه چقدر
خوابيدهاند، يا نه؟.
و اما اين احتمال كه بعضى[5]
دادهاند كه منظور از دو حزب دو طائفه از مردم بودهاند كه در
باره خواب اصحاب كهف اختلاف كردهاند، كفار به خطا نظر مىدادند، و مؤمنين به
صواب، خدا خود اصحاب كهف را بيدار كرد تا حق مطلب را بگويند، و معلوم شود كه كدام
طائفه خطا كردهاند معناى بعيدى است.