نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 347
كلمه احصى در جمله(أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً) فعل
ماضى است كه از باب افعال گرفته شده. و كلمه امدا مفعول آن است و
ظاهرا جمله(لِما لَبِثُوا)
قيد است براى امدا و ما در آن مصدريه است، و به آيه چنين
معنا مىدهد: كداميك از دو طائفه مدت مكثشان را شمردهاند.
بعضى[1] ديگر از
مفسرين كلمه احصى را اسم تفضيل از احصاء دانسته و گفتهاند كه كلمه
مذكور اسم تفضيل است كه زوائدش حذف شده، هم چنان كه مىگويند: فلان احصى
للمال و افلس من ابن المذلق [2] و
كلمه امدا منصوب به فعلى است كه كلمه احصى بر آن دلالت
دارد. ليكن اين طرز معنا كردن تكلف و بيهوده به خود زحمت دادن است. البته بعضى
ديگر از مفسرين معناى ديگرى كردهاند.
و معناى آيات سهگانه يعنى آيه(
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ) ...(أَمَداً ) اين است: وقتى جوانان در غار جا گرفتند از پروردگار خود در همان
موقع درخواست كردند كه پروردگارا به ما از ناحيه خودت رحمتى عطا كن كه ما را به
سوى راه نجاتمان هدايت كند. پس سالهاى معدودى ايشان را در غار بخوابانديم و آن گاه
بيدارشان كرديم تا معلوم شود كداميك از دو طائفه مدت خواب خود را مىداند، و آن را
شمرده است.
و اين آيات سهگانه به طورى كه ملاحظه مىفرماييد اجمال داستان اصحاب
كهف را يادآورى نموده و تنها جهت آيت بودن آن را و غرابت امر ايشان را بيان
مىكند. آيه اولى اشاره مىكند كه چگونه به غار درآمدند، و درخواست راه نجات
كردند، و در دومى به خواب رفتن آنان را در سالهايى معدود بيان نموده در آيه سوم به
بيدار شدن و اختلافشان در مقدار زمانى كه خوابيدند اشاره شده است.
پس اجمال قصه سه ركن دارد كه هر يك از اين آيات سهگانه يكى را بيان
نموده است. و بر همين منوال است آيات بعدى كه تفصيل داستان را بيان مىكند، جز
اينكه آن آيات مطلب ديگرى را هم اضافه مىكند، و آن پارهاى از جزئيات است كه پس
از علنى شدن داستان ايشان رخ داده، و آيه(كَذلِكَ
أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ ...)- تا آخر آيات قصه- متضمن آن
جزئيات است.