نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 303
در نتيجه خللى به عقلت وارد آمده باشد، و
اين همان معنايى است كه در جاى ديگر نقل نموده فرموده است:(إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ)[1] بعضى[2] گفتهاند: مقصود از مسحور كه به
صيغه اسم مفعول است ساحر و به معناى اسم فاعل است نظير كلمه ميمون و مشئوم كه به
معناى دارنده ميمنت و دارنده نحوست است كه در اصل در نسبت استعمال شده معناى
ميمنتى و مشئمتى را مىدهد (مانند همدانى و شيرازى).
(قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلَّا رَبُّ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ
مَثْبُوراً).
كلمه مثبور به معناى هالك است زيرا از ماده
ثبور است كه به معناى هلاكت است، و معنا اين است كه موسى فرعون را مخاطب
نموده گفت: تو خوب مىدانى كه اين معجزات روشن را غير پروردگار آسمانها و زمين كسى
نازل نكرده، و او به منظور بصيرت يافتن مردم نازل كرده، تا چشم دلشان روشن گشته
ميان حق و باطل را تميز دهند، و من گمان مىكنم كه تو به خاطر عناد و انكارت
سرانجام هلاك شوى اى فرعون.
و اگر در پاسخ فرعون فرمود: من گمان مىكنم كه تو هلاك مىشوى بدين
جهت بود كه اولا حكم دست خداست و نمىشود بطور يقين حكم كرد و ثانيا خواست تا
كلامش مطابق با كلام فرعون باشد كه گفت: من گمان مىكنم كه تو جادو شدهاى، به
علاوه، استعمال كلمه: ظن در مورد يقين در پارهاى موارد جائز است.
مقصود از زمينى كه مامور شدند در آنجا سكونت نمايند سرزمين مقدسى است
كه به حكم آيه شريفه(ادْخُلُوا الْأَرْضَ
الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ)[3] و
آياتى ديگر، خداوند براى آنان مقدر فرموده بود. هم چنان كه از سياق برمىآيد كه
مراد از كلمه ارض در آيه قبلى، مطلق روى زمين و يا خصوص سرزمين مصر مىباشد.
و معناى اينكه فرمود:(فَإِذا جاءَ
وَعْدُ الْآخِرَةِ) اين است كه وقتى وعده بار دوم و
[1] رسولتان كه به سوى شما گسيل شده مجنون است. سوره شعراء، آيه
27.
[2] مجمع البيان، ج 6، ص 444 و تفسير فخر رازى، ج 21، ص 65.
[3] داخل شويد زمين مقدسى را كه خداوند براى شما نوشته است. سوره
مائده، آيه 21.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 303