responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 207

مؤلف: در تفسير آيه اشكالى كه بر اين روايت وارد مى‌شد مطرح كرديم، علاوه بر اين، اين روايت معارض روايت قبلى ابن عباس است.

[چند روايت در باره شركت شيطان در اموال و اولاد مردم‌]

و در تفسير برهان از حسين بن سعيد در كتاب زهد از عثمان بن عيسى از عمر بن اذينة از سليمان بن قيس روايت كرده كه گفت: از امير المؤمنين (ع) شنيدم كه مى‌فرمود:

رسول خدا 6 فرمود: خداوند بهشت را بر هر كسى كه فحاش و بى‌حيا باشد و باكى نداشته باشد از اينكه چه مى‌گويد و مردم در باره‌اش چه مى‌گويند، حرام كرده چون اينگونه اشخاص را اگر كاملا بررسى كنى خواهد ديد كه يا خود شيطانند و يا شيطان در نطفه آنان شريك است.

پس مردى عرض كرد: يا رسول اللَّه مگر در مردم شرك شيطان هم هست؟ فرمود:

مگر كلام خداى را نخوانده‌اى كه مى‌فرمايد:(وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ)؟ مرد عرض كرد آن كيست كه از آنچه بگويد و يا در باره‌اش بگويند پروا نداشته باشد؟ فرمود: آن كسى است كه متعرض مردم شود و در باره ايشان چيزها بگويد با اينكه مى‌داند مردم او را رها نخواهند كرد، چنين كسى است كه باك ندارد از اينكه چه بگويد و مردم در باره‌اش چه بگويند[1].

و در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه گفت: از آن جناب معناى شرك شيطان را پرسيدم كه خدا در باره‌اش فرمود:(وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ) فرمود: هر چيزى كه از مال حرام باشد شرك شيطان است، و آن گاه فرمود:

همين شيطان با آدمى است تا به عمل جماع بپردازد، اگر آن جماع حرام باشد فرزند شرك شيطان است، چون از نطفه او و نطفه شيطان درست شده‌[2].

مؤلف: روايت در اين معانى بسيار زياد است، و ليكن همه آنها از باب ذكر مصداق است و معناى جامع آيه و شرك شيطان همان بود كه ما در ذيل آيه آورديم.

و اينكه در اين روايات آمده كه شيطان در عمل وقاع شركت مى‌كند و نطفه هم نيمى از شيطان است كنايه از اين است كه شيطان از اين عمل بهره‌اى مى‌برد نه اينكه راستى او هم جماع مى‌كند و نطفه مى‌ريزد، بلكه از باب تمثيل و مجسم ساختن مقصود است، و نظائر اينگونه كنايه‌ها در روايات بسيار است.


[1] تفسير برهان، ج 2، ص 426.

[2] تفسير عياشى، ج 2، ص 299 ح 102.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 207
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست