responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 168

كه او شخصا متصدى قبض روح حيوانات نمى‌شود، و آن را به بعضى از ملائكه زير دست خود واگذار مى‌كند، زيرا ملائكه به هر حال واسطه هستند، چنين نيست كه بدون وساطت آنان قبض روح صورت بگيرد.

و نيز در همان كتاب آمده كه احمد از معاذ بن انس از رسول خدا 6 روايت كرده كه وقتى از كنار مردمى عبور كرد كه روى اسبان و مركبهاى خود ايستاده بودند و مركبها در حال سير و كوچ بودند حضرت فرمود: حيوانات را سالم سوار شويد و سالم هم پياده گرديد، و آنها را كرسى و تخت نشيمن خود مكنيد كه روى آنها نشسته در راهها و بازارها به قصه بپردازيد، آرى چه بسيار مركبها كه از راكب خود بهترند، و بيشتر ذكر خداى را مى‌گويند[1].

و در كافى به سند خود از سكونى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:

حيوان بر صاحبش شش حق دارد 1- بيش از طاقتش بار نكند 2- پشت آن را مجلس و نشيمن‌گاه خود براى گفتگو قرار ندهد 3- هر وقت در منزل پياده شد ابتداء به علف و آب آن بپردازد 4- و از صورت، آن را داغ نكند 5- آن را نزند، زيرا خداى را تسبيح مى‌گويد 6- هر وقت از آب عبور داد آب را بر آن عرضه بدارد[2].

و در مناقب ابن شهر آشوب از علقمه و ابن مسعود روايت كرده كه گفتند: ما بارها شد كه در خدمت رسول خدا 6 نشستيم تا غذا بخوريم صداى تسبيح از غذايى كه رسول خدا 6 مى‌خورد مى‌شنيديم، اين را نيز بودم كه روزى مكرز عامرى از آن جناب معجزه‌اى خواست حضرت 9 دانه ريگ را در دست گرفت و از آنها خواست تا خداى را تسبيح گويند، و ما شنيديم كه ريگها تسبيح گفتند.

و در حديث ابى ذر آمده كه وقتى ريگها را به زمين مى‌گذاشتند ساكت مى‌شد، و چون در دست آن جناب قرار مى‌گرفت مشغول تسبيح مى‌شد.

ابن عباس هم گفته است: ملوك حضرموت شرفياب حضور آن جناب شدند و گفتند:

از كجا بدانيم شما رسول خدائيد؟ حضرت مشتى از ريگهاى زمين را برداشت و فرمود: اين ريگها شهادت مى‌دهند ريگها اول شروع كردند به تسبيح خداى تعالى بعدا شهادت دادند به رسالت آن جناب‌[3].


[1] الدر المنثور، ج 4، ص 183.

[2] فروع كافى، ج 6، ص 537، ح 1.

[3] مناقب، ج 1، ص 90.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 168
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست