اين بحثى كه عنوان مىكنيم هم بحثى است قرآنى و هم اجتماعى.
همه مىدانيم كه هر يك از جنس نر و ماده نوع
بشر وقتى به حد رشد رسيد- در صورتى كه داراى بنيهاى سالم باشد- در خود ميلى غريزى
نسبت به طرف ديگر احساس مىكند، و البته اين مساله غريزى منحصر در افراد انسان
نيست، بلكه در تمامى حيوانات نيز اين ميل غريزى را مشاهده مىكنيم.
علاوه بر اين همچنين مشاهده مىكنيم كه هر يك از اين دو طرف مجهز به
جهاز و اعضاء و قوايى است كه او را براى نزديك شدن به طرف مقابلش وادار مىكند.
اگر در نوع جهاز تناسلى اين دو طرف به دقت مطالعه و بررسى كنيم جاى
هيچ ترديدى باقى نمىماند كه اين شهوت غريزى بوده و وسيلهاى است براى توالد و
تناسل كه خود مايه بقاء نوع است.
علاوه بر جهاز تناسلى، انواع حيوانات از آن جمله انسان به جهازهاى
ديگرى نيز مجهز است كه باز دلالت دارند بر اينكه غرض از خلقت جهاز تناسلى همان
بقاء نوع است، يكى از آنها محبت و علاقه به فرزند است، و يكى ديگر مجهز بودن ماده
هر حيوان پستاندار به جهاز شيرساز است تا طفل خود را براى مدتى كه بتواند خودش غذا
را بجود و فرو ببرد و هضم كند شير بدهد و از گرسنگى حفظ نمايد، همه اينها
تسخيرهايى است الهى كه به منظور بقاء نوع جنس نر را مسخر ماده و ماده را مسخر نر
كرده جهاز تناسلى طرفين را مسخر و دلهاى آنان را و و و همه را مسخر كرده تا اين
غرض تامين شود.
و به همين جهت مىبينيم انواع حيوانات با اينكه مانند انسان مجبور به
تشكيل اجتماع و مدنيت نيستند و به خاطر اين كه زندگيشان ساده و حوائجشان مختصر
است، و هيچ احتياجى به يكديگر ندارند معذلك گاه گاهى غريزه جنسى وادارشان مىكند
كه نر و ماده با هم اجتماع كرده و عمل مقاربت را انجام دهند، و نه تنها انجام
بدهند و هر يك دنبال زندگى خويش را بگيرند، بلكه به لوازم اين عمل هم ملتزم شوند،
و هر دو در تكفل طفل و يا جوجه خود و غذا دادن و تربيت آن پاىبند باشند، تا طفل و
يا جوجهشان به حد رشد برسد، و به اداره چرخ زندگى خويش مستقل گردد.
و نيز به همين جهت است كه مىبينيم از روزى كه تاريخ، زندگى بشريت و
سيره و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 118