نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 112
اصلاح باشد تبذير گفته نمىشود،
هر چند كه زياد باشد[1].
[اشاره به وجه اينكه فرمود: اسرافكاران برادران شياطين هستند]
و جمله(إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا
إِخْوانَ الشَّياطِينِ) تعليلى است بر نهى از
تبذير، و معنايش اين است كه اسراف مكن زيرا كه اگر اسراف كنى از مبذرين- كه
برادران شيطانند- خواهى شد.
و گويا وجه برادرى مبذرين و اسراف كنندگان با شيطانها اين باشد كه
اسراف كاران و شيطان از نظر سنخيت و ملازمت مانند دو برادر مهربان هستند كه هميشه
با همند، و ريشه و اصلشان هم يك پدر و مادر است هم چنان كه آيه شريفه(وَ قَيَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ)[2]، و آيه(احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا
وَ أَزْواجَهُمْ)[3] (كه مقصود از ازواج در اينجا همان قرناء در آيه قبلى است) و آيه(وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا
يُقْصِرُونَ)[4] همين معنا را مىرساند.
و از همين جا معلوم مىشود كه تفسير آن مفسر[5]
كه آيه را به قرين و دوستان شيطانها، تفسير كرده بهتر است از تفسيرى[6] كه ديگرى به معناى اتباع و پيروان
شيطان گرفته است.
و مراد از كلمه شيطان در جمله(وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً)
همان ابليس است كه پدر شيطانها است، و شيطانها ذريه و قوم و قبيله او هستند، بنا
بر اين، لام شيطان لام عهد ذهنى است و همچنين مىشود لام را لام جنس
بگيريم كه مراد از شيطان، جنس شيطان باشد و به هر حال كفر ورزيدن شيطان نسبت به
پروردگار خود از اين جهت است كه او نعمتهاى خدا را كفران نموده و آنچه از قوه و
قدرت و ابزار بندگى از جانب خدا به او داده شده، همه را در راه اغواء و فريب
بندگان خدا و وادار كردن آنان به نافرمانى و دعوتشان به خطاكارى و كفران نعمت مصرف
مىكند.
و از آنچه گذشت اين معنا روشن گرديد كه چرا اول شيطان را به صيغه جمع
(شياطين) و بعدا به صيغه مفرد (شيطان) آورد، آيه كريمه ابتدا خواسته بفهماند كه هر
اسراف كنندهاى برادر شيطان خويش است، پس همه اسرافكاران برادران شيطانهايند. و
اما در