نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 61
و چنانچه بگويى
اگر من در(مِنْ
عَذابِ اللَّهِ) بيانيه بوده و
كلمه شىء را بيان كند از اين لازم مىآيد كه بيان از، از مبين جلوتر
قرار گرفته باشد. در جواب مىگوييم بله اين لازمه را دارد ولى هيچ عيبى هم ندارد،
زيرا كسى دليلى ندارد كه نبايد بيان، قبل از مبين بيايد، آن هم با اتصالى كه در
اين مورد بين آنها وجود دارد.
(قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ)- از ظاهر سياق بر
مىآيد كه مراد از هدايت در اينجا هدايت به چگونگى رها شدن از عذاب
است هر چند كه ممكن است بگوييم به همان معناى اصليش، يعنى راه يابى به دين حق در
دنيا باشد، چون نتيجه هر دو يكى است و بين دنيا و آخرت تطابق است، يعنى چيزى در
آخرت، بروز نموده و كشف مىشود كه در دنيا پنهان بوده است، هم چنان كه خداى تعالى
از اهل بهشت حكايت مىفرمايد كه مىگويند:(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ
جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ)[1] بطورى كه
ملاحظه مىكنيد هدايت به دين حق را در دنيا با هدايت به سعادت اخروى در آخرت مخلوط
كرده و آنها را تقريبا يكى دانستهاند.
(سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ)-
كلمات سواء و استوا و تساوى به يك معنا هستند
و كلمه سواء در جمله مورد بحث، خبر براى مبتداى محذوف است، و جمله
استفهامى(أَ جَزِعْنا ...)، آن محذوف را بيان
مىكند، و جمله(ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ) بيان ديگرى براى
مبتداى حذف شده است و تقدير كلام اين است كه: هر دو امر، يعنى جزع و صبر براى ما
يكسان است، و ما جايى كه از عذاب حتمى به آنجا فرار كنيم نداريم.
در مجمع گفته
است: كلمه مصرخ اسم فاعل از اصراخ است كه به معناى پناه
دادن و به داد كسى رسيدن و فرياد او را پاسخ گفتن مىباشد گفته مىشود:
استصرخنى فلان فاصرخته يعنى او از من كمك خواست من هم به كمكش رسيدم[2] اين جمله، حكايت كلام شيطان است كه
در روز قيامت به ظالمين مىگويد و
[1] حمد مخصوص خدايى است كه ما را به اين راه هدايت كرد كه اگر
خدا هدايتمان نمىكرد، ما خود، به اين سعادت راه نمىيافتيم؟ آرى معلوم شد كه
فرستادگان خدايمان، به حق آمده بودند. سوره اعراف، آيه 43.