نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 510
مستثناء هستند.
(وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً)- يعنى كسى كه سينه
خود را براى كفر گشاده كرده و كفر را پذيرفته و به آن خوشنود گشته و آن را در خود
جاى داده چنين كسى مورد غضب خدايى است، و اين جمله استثناء از استثناى قبلى است، و
قهرا به مستثناء منه بر مىگردد، و معنا چنين مىشود: اينكه گفتيم كسانى كه
بعد از ايمانشان به خدا كفر بورزند آنهايى نيستند كه در دل ايمان دارند ولى
در زبان مجبور به گفتن كفر مىشوند، بلكه منظور كسانى است كه در دل كفر را پذيرفته
باشند، و مجموع اين استثناء و استدراك، بيان كاملى است براى شرط، و منظور از
معترضه آوردن جمله استثناء ميان دو جمله شرط و جزاء هم همين بوده و گر نه
مىتوانست آن را بعد از تمام شدن دو جمله شرط و جزاء بياورد.
بعضى[1] از مفسرين گفتهاند: جمله
من كفر بدل است از جمله(الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ
اللَّهِ) كه در آيه قبلى بود، و جمله(أُولئِكَ هُمُ
الْكاذِبُونَ) جملهاى است معترضه، و جمله(إِلَّا
مَنْ أُكْرِهَ) استثنايى است از آن جمله، و جمله(وَ لكِنْ
مَنْ شَرَحَ) مبتدايى است كه خبر و يا قائم مقام خبرش جمله(فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ) است.
و بنا بر اين
معناى آيه چنين مىشود: اين است و جز اين نيست كه افتراء دروغ را كسانى مىبندند
كه بعد از ايمانشان كافر شده باشند، مگر آن كسى كه مجبور به كفر گفتن شده باشد، و
دلش به ايمان مطمئن باشد. در اينجا كلام تمام شده مطلب ديگرى شروع مىشود، و آن
اين است كه كسانى كه سينه خود را براى كفر باز كرده بر چنين كسانى غضبى است از
خدا.
و ليكن ذوق
سليم، خود جوابگوى اين تفسير بوده و به سخافت آن پى مىبرد و ديگر نيازى به جوابگو
ما نيست.
اين آيه
شريفه علت حلول غضب خدا بر آنان را بيان نموده است، و آن اين است كه ايشان حيات
دنيا را كه حياتى است مادى و جز تمتعهاى حيوانى و اشتغال به مشتهيات نفس نتيجه
ديگرى ندارد، بر حيات آخرت كه حيات دائمى و زندگى در جوار رب العالمين است و اصولا
غايت و نتيجه خلقت و زندگى انسانيت است ترجيح دادند، و آن را بجاى اين