responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 45

كنيم، و حال كه ما به او ايمان داريم، و حال كه مى‌بينيم او ما را به راههايمان دلالت و رهبرى فرموده است، جا دارد كه در راه دعوت شما به سوى او، در برابر آزار شما صبر كنيم، تا او به آنچه كه مى‌خواهد حكم فرمايد و هر چه مى‌خواهد بكند، بدون اينكه ما به حول و قوه خيالى خودمان اعتمادى بكنيم.

و جمله‌(وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ) مطلب را ترقى داده، مى‌فهماند كه: نه تنها ما بايد چنين باشيم، بلكه هر كسى كه داراى توكل به خدا است بايد وصفش چنين باشد، چه مؤمن و چه كافر، زيرا غير او دليل و راهنماى ديگرى نيست، هر چند كه غير مؤمن نمى‌تواند متوكل حقيقى باشد، چون كسى كه داراى توكل حقيقى است، فكر مى‌كند كه همه امور به دست خدا است، و با چنين فكرى جز اطاعت در آنچه دستور مى‌دهد و دست بردارى از آنچه نهى مى‌كند و رضا به آنچه كه راضى مى‌شود و خشم بر آنچه كه او را به خشم در مى‌آورد چاره‌اى ندارد، و اين همان ايمان است.

(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا).

اين كلام، تهديدى است كه كفار بعد از درماندن در بحث و مناظره با پيغمبران خود، به ايشان كرده‌اند، و خطاب در لنخرجنكم ... حتما شما را بيرون مى‌كنيم ... به پيغمبران و مؤمنين به ايشان است، و از آن بر مى‌آيد كه حتى به اين مقدار هم راضى نبودند كه پيغمبران از دين خدا دست بردارند ولى مؤمنين هم چنان بر دين توحيد پايدار باشند، بلكه از ايشان خواسته‌اند كه با اتباع خود از دين توحيد دست برداشته، به ملت كفر آنان روى آورند، و خداوند اين معنا را در آيه‌(قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا)[1] تصريح فرموده است.

[توضيح معناى عود در تهديد كفار خطاب به پيامبران (ع) و مؤمنان: (أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا) ]

كلمه لتعودن از ماده عاد به معناى صار است، و به همين جهت، جزء افعال ناقصه است، و معنايش برگشتن از حالى به حال ديگر است، چه اينكه حال دوم را قبلا داشته و يا نداشته، خلاصه، مى‌خواهيم بگوييم: كلمه عود در اين آيه، دليل بر اين نيست كه انبياء قبلا در ملت كفر بوده‌اند، و حال به حكم كفار، بايد دوباره به آن آيين برگردند، چون اگر چنين معنايى در كلمه عود خوابيده بود بايستى مى‌گفتند: لتعودن الى ملتنا بايد به ملت ما برگردند ولى چنين نگفتند بلكه گفتند: بايد در ملت ما درآييد


[1] طبقه اشراف از قوم شعيب كه استكبار ورزيدند گفتند: اى شعيب؟ تو و آنانى را كه به تو ايمان آورده‌اند، بطور مسلم از قريه خود بيرون مى‌كنيم، مگر اينكه به آيين ما برگرديد. سوره اعراف، آيه 88.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست