responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 434

همان محمودى است كه به هر حمدى ستايش مى‌شود زيرا هيچ نعمتى نيست مگر آنكه مخلوق او است پس هر صفتى كه فرض شود كه سزاوار حمد باشد از قبيل خلقت، رزق، رحمت، مغفرت، احسان، انعام و غير آن، خداى تعالى آن را دارا است، پس تمامى ثناهاى جميل براى او است و آنچه را كه مشركين مى‌پرستند هر چه باشد مملوك است و قادر بر هيچ چيز نيست، پس خداى سبحان يگانه رب است.

بعضى‌[1] گفته‌اند: حمد در آيه شريفه شكر در برابر نعمتهاى خداى تعالى است. و بعضى‌[2] هم گفته‌اند: حمد بر تماميت حجت و قوت آن است. و بعضى‌[3] گفته‌اند:

مى‌خواهد به بندگان تلقين كند و تقدير كلام بگوئيد الحمد للَّه كه ما را به توحيد خودش دلالت و بسوى شكر نعمتش هدايت نمود است. و ليكن هيچ يك از اين وجوه قابل اعتناء نيست.

و معناى اينكه فرمود:(بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ) اين است كه اكثر مشركين نمى‌دانند كه نعمت‌ها همه‌اش از خداست، و غير خدا كسى مالك چيزى نيست، و غير او قادر بر هيچ چيز نيست، بلكه اكثر مشركين براى اولياى خود سهمى از مالكيت و قدرت آنهم بر سبيل تفويض اثبات مى‌كنند، آن وقت همان اولياء را به طمع خيراتشان و از ترس شرشان مى‌پرستيدند، اين وضع بيشتر مشركين است، و اما اقليتى از خواص آنان، حق را مى‌دانند و ليكن بخاطر تكبر و عناد از آن روى مى‌گردانند پس، از آنچه گذشت روشن گرديد كه آيه شريفه مثلى است كه در باره خدا و شركاء مشركين كه به زعم آنان شريك در ربوبيت خدايند زده شده.

بعضى‌[4] هم گفته‌اند: اين مثلى است كه حال كفار مخذول، و مؤمنين موفق را مجسم مى‌سازد چون كافر بجهت اين كه اعمال نيكش حبط مى‌شود و اعتنايى به آنها نمى‌شود حال بردگان را دارد كه قادر بر هيچ چيز نيستند، و هر قدر هم انفاق كنند كسى نمى‌گويد فردى نيكوكار است بخلاف مؤمن كه خداوند او را بسوى مرضات خودش هدايت نموده و از مساعيش شكرگزارى مى‌كند و كمترين عمل نيكش را به حساب مى‌آورد، چه آن را در خفا و سرانجام داده باشد و چه در ظاهر و آشكار و ليكن اين وجه صحيح نيست‌


[1] مجمع البيان، ج 6، ص 375.

[2] روح المعانى، ج 14، ص 196.

[3] مجمع البيان، ج 6، ص 375.

[4] منهج الصادقين، ج 5، ص 212.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 434
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست