responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 426

عمر متوسط مى‌گيرد، و البته بعضى از شما هستند كه تا سن پيرى رسيده آن قدر به عقب بر مى‌گردند كه از ضعف قواى دراكه بعد از آنكه عمرى عالم بودند ديگر چيزى را ندانند، و اين خود دليل و نشانه اين است كه زندگى و مردن و شعور و علم شما به دست خود شما نيست، و گر نه شعور خود را براى خود نگه مى‌داشتيد، و زندگى خود را هم براى خود حفظ مى‌كرديد، بلكه اين زندگى و علم با نظام عجيبى كه دارد به علم و قدرت خدا منتهى مى‌گردد، و به همين جهت است كه مطلب را با جمله‌(إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ) تعليل فرمود.(وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ ...).

خداوند بعضى از مردم را در رزق و دارايى بر بعضى ديگر برترى داده، و رزق آن چيزى است كه مايه بقاء زندگى است، و اين تفاوت گاهى از جهت كميت است، مانند فقر و غنا كه شخص توانگر به چند برابر شخص فقير برترى داده شده، و گاهى از جهت كيفيت است، مانند داشتن استقلال در تصرف در مال و نداشتن آن مثل مولاى آزاد كه در تصرف در اموال خود مستقل است ولى برده‌اش اين استقلال را ندارد، و جز با اذن مولايش نمى‌تواند تصرفى بكند و همچنين فرزندان خردسال نسبت به وليشان و چارپايان و مواشى نسبت به مالكشان.

[معناى جمله: (فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى‌ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ ...) ]

و اينكه فرمود:(فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى‌ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ) قرينه بر اين است كه مراد، قسم دوم از برترى است، يعنى برترى از جهت كيفيت، و مقصود اين است كه بعضى حريت و استقلال در آنچه دارند داده شدند، بطورى كه نه استقلال و حريت خود را به زيردست خود منتقل مى‌كنند و نه مى‌توانند چنين كارى بكنند، يعنى حريت و استقلال خود را به مملوك خود داده هر دو در داشتن آن مساوى گشته ملكيت و آقائيش را از بين ببرد.

پس اين نعمت از آن نعمت‌هايى است كه نه از آن چشم‌پوشى مى‌كنند و نه مى‌توانند پس از دارا شدن به ديگران منتقل نمايند، و اين جز از ناحيه خداى سبحان نيست، زيرا مساله مولويت و بردگى هر چند از شؤون اجتماعى است و از آراى بشر و سنن اجتماعى و جارى در مجتمعشان منشا مى‌گيرد، و ليكن يك ريشه طبيعى و تكوينى داشته كه آراى آنان را بر قبول آن واداشته است، عينا مانند ساير امور اجتماعى.

شاهد اين مطلب، عمل ملت‌هاى متمدن است كه مى‌بينيم با آنكه از مدتها پيش سنت برده‌گيرى را لغو اعلام نمودند، و ساير ملتها هم از غربى و شرقى آن را امضاء كردند، مع ذلك معناى برده‌گيرى را هنوز هم محترم مى‌شمارند هر چند صورت آن را لغو كرده‌اند، و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 426
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست