نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 383
سلامت بدنى را از
ايشان بگيرد، و همين طور.
و اينكه
فرموده:(فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ) در مقابل
تعليل، و بيان اخذ بر تخوف است، و معنايش اين است كه اگر خداى تعالى از ميان همه
عذابها، عذاب اخذ بر تخوف را كه نسبت به عذابهاى شمرده شده عذاب آسانترى است
انتخاب فرمود از اين جهت بود كه او رؤوف و مهربان است، و در تعبير
ربكم نيز اشارهاى به اين علت هست، و اين تعليل نسبت به دو وجه اول از وجوه
تفسير روشن است، اما نسبت به وجه سوم كه بعضى[1]
گفتند مراد از تخوف ناقص كردن نعمتها است علت بودنش از اين باب است كه كم كردن
نعمتها خود مهلت و فرصتى است كه بدكاران در آن مهلت مىتوانند توبه نموده ما فات
را به نحوى جبران نمايند.
البته اين را
هم بايد دانست كه شمردن عذاب در آيه مورد بحث چنانچه بعضى[2]
گفتهاند، دليل بر اين نيست كه عذاب خدا منحصر در همانها است، بلكه انواعى از آن
را مىشمارد.
[گردش سايه
اشياء نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خدا است]
مراد
از رؤيت در اين آيه، رؤيت بصرى و نظرى حسى و ديدن موجودات جسمانى است،
چون عنايت به اين است كه نظرها را متوجه اجسام سايهدار كند نه خود سايه.
و
تفيؤ از فىء به معناى سايه در هنگام برگشت است، و لذا مىگويند
كلمه ظل به معناى سايه اول روز، و كلمه فىء به معناى
سايه بعد از ظهر تا آخر روز است، و ظاهرا همانطور كه گذشت ظل اعم از فىء است، و
آيه هم آن را تاييد مىكند، پس تفيؤ به معناى بازگشت سايه است در بعد از ظهر.
و كلمه
شمائل جمع شمال (چپ) و مقابل يمين (راست) است، و جمع آوردن آن
با اينكه طرف چپ يكى است به اعتبار اين بوده كه تمامى سمتهاى مفروض كه پشت سر و
طرف چپ قرار بگيرند همه را چپ حساب كرده، و در مقابل همه آنها را، راست قرار داده
چنان كه اگر شىء واحد را صاحب سايههاى چند دانسته به همين اعتبار است