نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 382
داده شده. بعضى[1] گفتهاند: فاعل آن عذاب است، يعنى
عذاب آنان را بگيرد، و كلمه تقلب به معناى حالى بحالى شدن است، و
مراد، تحول مشركين در مقاصد و اعمال زشتشان و انتقال از نعمتى به نعمت ديگر از
نعمتهاى مادى است، چنانچه در جاى ديگر فرموده:(لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي
الْبِلادِ مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ)[2].
پس، مراد از
اخذ ايشان در تقلبشان اين شد كه خدا (و يا عذاب) ايشان را در عين سرگرمى و تقلب در
گناهان و مكر با خدا و رسول بگيرد، و ممكن هم هست كه معنا اين باشد كه خدا ايشان
را با خود همان نعمتهايى كه در آن غوطه مىخورند عذابشان كند، يعنى نعمت آنان را
بر ايشان نقمت سازد، و اين نسبت به جمله(فَما هُمْ
بِمُعْجِزِينَ) سازگارتر و مناسبتر است.
و اينكه
فرمود:(فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ) در مقام تعليل اخذ
در تقلب و در مكر است، يعنى ايشان خدا را در آنچه مىخواهد عاجز نخواهند كرد
بواسطه غلبه بر خدا و يا بواسطه فرار از حكم او. و معنا واضح است.
[مراد
از اخذ در تقلب و اخذ بر تخوف كه مشركين بدان تهديد
شدهاند]
كلمه
تخوف به معناى تمكن و جاى گيرى ترس در دل است، پس اخذ بر تخوف ،
به معناى عذابى است كه با سابقه ترس فرا رسد، و خلاصه قبلا نشانههايش برسد تا هر
كه مىخواهد بوسيله توبه و ندامت و امثال آن از فرا رسيدن آن جلوگيرى كند و بنا بر
اين، اخذ بر تخوف در مقابل آمدن عذاب من حيث لا يشعرون
است، اولى عذاب با مقدمه و نشانههاى قبلى، و دومى عذاب بى خبر و ناگهانى است.
و چه بسا
بعضى[3] گفتهاند
كه: اخذ بر تخوف ، به معناى عذاب به هر چيزى است كه ترسناك باشد ولى
هلاكت نياورد، مانند زلزله و طوفان و غير آن دو.
و باز چه بسا
بعضى[4] گفتهاند
كه: معناى تخوف، تنقص است، يعنى اينكه خداوند ايشان را به نقص ميوهها و ساير
نعمتها مبتلا نمايد، و به تدريج يكى پس از ديگرى نعمتهاى خوبى را از ايشان سلب
كند، مثلا امنيت و سپس باران و آن گاه ارزانى و فراوانى و در آخر
[2] رفت و آمد كافران در شهرها، تو را فريب ندهد چه متاعى اندك
است كه پس از آن جايگاهشان در جهنم خواهد بود، و چه بسيار بد جايگاهى است. سوره آل
عمران، آيه 197.