نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 337
يك عمل، چه حسنه و چه
سيئه باشد، يك عمل است و دو تا نمىشود، همچنين وزر و عذاب آن نيز بايد يكى باشد و
تعدد بردار نيست، منتهى چيزى كه هست، گاهى خود عمل از آنجايى كه قائم به بيش از يك
نفر است- البته قيامش به آمر و فاعل، قيامى است طولى نه عرضى تا باعث اشكال شود-
قهرا وزر و عذاب آن نيز قائم به بيش از يك نفر خواهد بود، پس در حقيقت در مساله
باب كردن كار زشت هم يك وزر و عذاب بيشتر نيست، چيزى كه هست با اين يك عذاب دو نفر
معذب مىشوند، يكى عامل و يكى هم آمر.
براى اينكه
تصور اين معنا آسان شود كافى است در مضمون آياتى كه به تجسم اعمال بر مىگردد دقت
كنيم كه در اينصورت خواهيم ديد يك عمل مثلا زشت، در صورت تجسم به صورت واحد شخصى
مجسم مىشود، و ليكن بيش از يك نفر را معذب مىكند، و براى بيش از يك نفر مجسم مىشود،
يكى آمر و باعث و يكى هم عامل و مباشر. بنا بر اين مىتوان مساله را به وجهى بعيد
به چيزى مثل زد كه دو نفر آن را تصور كنند و از تصور آن معذب شوند يا لذت برند.
در سابق هم
در ذيل آيه(لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ...)[1] در جلد نهم اين كتاب
راجع به اين معنا بياناتى گذشت و ان شاء اللَّه بزودى نيز بحث مفصل آن را در جاى
مناسب ايراد مىكنيم.
و بهر حال در
جمله(لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ
الْقِيامَةِ) لام براى غايت است، و جار و مجرور متعلق به جمله(أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ) است، و جمله يضلونهم دلالت دارد
بر اينكه تحمل كردن وزرهاى ديگران جهت گمراه كردن ايشان بوده، و نتيجه اضلال، حمل
اوزار است، و تقدير كلام چنين است: براى اين گفتند اساطير اولين است كه
ايشان را گمراه كنند و خودشان گمراه بودند كه هم وزر گناهان خود را حمل كردند و هم
وزر اينان را كه بدون علم گمراهشان كردند .
و اگر جمله(لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ) را با قيد كاملة مقيد نمود براى
اين بود كه كسى توهم نكند كه بعضى از گناهان خود و بعضى از گناهان گمراه شدگان خود
را حمل مىكنند نه همه وزرهاى خود و همه وزرهاى گمراه شدگان خود را.
(وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ)- كلمه
من در اين جمله تبعيضى است، چون گمراه كنندگان، تمامى وزرهاى گمراه شدگان
خود را بدوش نمىكشند، بلكه تنها