نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 316
تهيه نمىكنند).
در اين آيه
دو بار حرف من آمده، اولى تبعيض، و دومى نشويه است، و شجر
عبارت است از آن روئيدنىهايى كه ساقه و برگ دارند، آن گاه به عنوان توسعه در تمام
روئيدنيها- چه ساقهدار و چه بى ساقه نيز- استعمال مىشود، هم چنان كه در اين آيه
بكار رفته و فرموده:(وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ) بقيه كلمات
آيه روشن است.
زيتون ، درخت معروفى است كه به ميوه آن نيز زيتون گفته مىشود، بعضى[1] هم گفتهاند: كلمه زيتون اسم جنس
جمعى است، و واحد آن را زيتونه مىگويند، و همچنين كلمه
نخيل كه در واحدش نخيله گفته مىشود، و اين كلمه هم بر واحد
اطلاق مىشود و هم بر جمع، و كلمه اعناب ، جمع عنبه است كه
ميوه درخت مو است، اين كلمه نيز هم بر خود درخت اطلاق مىشود و هم بر ميوهاش.
و از سياق
استفاده مىشود كه تقدير جمله(مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ)، و من
كل الثمرات انبت اشجارها مىباشد، و اگر از ميان همه ميوهها تنها به اسامى
اين چند ميوه تصريح نموده و بقيه را به آنها عطف كرده، شايد از اين جهت بوده است
كه غالبا به عنوان غذا مصرف مىشوند. و چون در اين تدبير عمومى و وسيع- كه شامل
انسان و حيوان در ارتزاق از آن ميوه و نباتات است- حجتى است بر وحدانيت خداى تعالى
در ربوبيت، لذا آيه شريفه با جمله(إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ
يَتَفَكَّرُونَ) ختم گرديد.
در اين كتاب
چند نوبت پيرامون معناى تسخير شب و روز و ماه و آفتاب و نجوم، بحث كردهايم و چون
هر يك از اين مذكورات و همچنين مجموع شب و روز، و مجموع آفتاب و ماه و نجوم داراى
خواص و آثارى هستند كه هر يك براى خود دليل مستقلى است بر اثبات وحدانيت پروردگار
در ربوبيت، لذا خداى تعالى، آيه مورد بحث را با جمله(إِنَّ فِي
ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) ختم فرمود، و كلمه آيت را
به صيغه جمع آورد، بخلاف دو آيه قبل و بعد كه در آنها به صيغه مفرد آورده است.