نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 317
و ساير مركبات عنصرى
است كه از زمين خلق كرده و بشر از آن منتفع مىشود، و بعيد نيست كه اختلاف الوان
كنايه از اختلاف نوعى باشد، و در آن صورت آيه مورد بحث قريب المعنا با آيه(وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ
وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ
يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ)[1] خواهد بود، كه در سابق بيان استدلال به اين آيه
گذشت.
و اختلاف
الوان آنچه كه در زمين خلق كرده از گياهان و درختها و ميوهها، امرى است كه با آن
مىتوان بر وحدانيت و يكتايى خدا، در ربوبيت استدلال كرد، و چون امر واحدى است لذا
فرمود: لاية و نفرمود: لايات .
و اين سه قسم
احتجاج است كه اولى به مردم متفكر و دومى به اشخاص متعقل و سومى به افراد متذكر
نسبت داده شده، و جهتش اين است كه حجت اول از مقدمات سادهاى تركيب يافته كه در
استفاده و نتيجه گرفتن از آن صرف تفكر، كافى است، ولى دومى مركب از مقدمات علمى
است كه فهم آن جز براى دانشمندانى كه از اوضاع اجرام آسمانى و اسرار زمينى با
خبرند ميسر نيست، تنها كسى از آن حجت نتيجه مىگيرد كه حركات و انتقالات اجرام
آسمانى و آثار آن حركات را مىداند.
سومى هم مركب
از مقدماتى كلى و فلسفى است كه تنها كسانى مىتوانند از آن نتيجه گرفته و با آن،
وحدانيت خدا را در ربوبيت اثبات كنند كه متذكر احكام كلى وجود باشند، مثلا بدانند
كه: عالمى كه همواره در دگرگونى است، لا بد و ناچار احتياج به ماده دارد، و بدانند
تمامى مواد آن به يك ماده عمومى و متشابه منتهى مىگردد، و بدانند كه واجب است
تمامى اختلافاتى كه در مواد هست، بايد به غير ماده منتهى شود، كه در ما وراى اين
ماده است.
اين آيه فصل
ديگرى از نعمتهاى الهى را بر مىشمارد، و آن نعمت درياها و كوهها و شهرها و راهها
و علامتها است، هم چنان كه در فصل گذشته، نعمت بيابانها و دشتها و درختان و
ميوهها و امثال آن بود، لذا فرمود:(وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ) و
نفرمود: و سخر ... .
[1] و در روى زمين قطعاتى در كنار هم قرار دارد كه با هم
متفاوتند و باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، كه گاهى بر يك پايه مىرويند و گاهى
بر دو پايه، همه آنها از يك آب سيراب مىشوند و با اينحال بعضى از آنها را از جهت
ميوه بر ديگرى برترى مىدهيم. سوره رعد، آيه 4.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 317