نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 286
افسانههاى گذشتگان
است، جمعى گفتند ساختگى است، و نيز راه ورودى به مكه را قسمت قسمت كردند، در موسم
حج هر چند نفرى سر راهى را گرفتند تا نگذارند مردم نزد رسول خدا 6 بروند، و به
زودى روايات مذكور در بحث روايتى خواهد آمد ان شاء اللَّه تعالى.
بعضى[1] هم گفتهاند: جمله(كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ) متعلق به قبل است
آنجا كه مىفرمود:(وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي)، و معنايش
اين است كه ما قرآن را بر تو نازل كرديم آن طور كه بر مقتسمين نازل كرديم، و بنا
بر اين معنا، مقصود از مقتسمين، يهود و نصارى هستند كه قرآن را قسمت قسمت نموده
گفتند به بعض آن ايمان داريم ولى به بعضى ديگرش ايمان نداريم.
ليكن اين حرف
وقتى درست است كه سوره مورد بحث در مدينه نازل شده باشد، و حال آنكه در مكه نازل
شده و در آن روز رسول خدا 6 گرفتار مخالفتهاى يهود و نصارى نشده بود، و لذا
مىبينيم آيهاى كه اين معنا را از يهود و نصارى نقل مىكند كه گفتند:(آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ
اكْفُرُوا آخِرَهُ)[2]- و نظائر
آن، همه بعد از هجرت و در مدينه نازل شده است، و دليل بر گفتار ما كه سوره مورد
بحث در مكه نازل شده خود سياق آيات آن است.
بعضى[3] ديگر گفتهاند: وجه تسميه
مقتسمين به اين اسم اين است كه انبياى خداى را و همچنين كتابهاى آنان را جزء
جزء كردند، به بعضى ايمان آوردند، و به بعضى ديگر كفر ورزيدند. ليكن اين حرف هم
صحيح نيست، زيرا در معرفى مقتسمين فرموده:
آنهايى كه
قرآن را پاره پاره مىكنند، نه آنهايى كه انبياء و كتب انبياء را پاره پاره
مىكنند.
پس ظاهر اين
است كه دو آيه مورد بحث قومى را ياد آورى مىكنند كه در اوائل بعثت بر عليه بعثت و
براى خاموشى نور قرآن قيام كرده بودند، و آن را پاره پاره كردند، تا به اين وسيله
مردم را از راه خدا باز دارند، و خداوند هم عذاب را بر ايشان نازل كرده و