نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 266
و نيز كسى نيست كه
عذاب او را سبك شمرده، يا احتمال دهد كه روزى خداى تعالى نتواند عذاب كند و يا از
مكر او ايمن شود، چون خدا غالب بر امر خويش است(وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ)[1] و كسى نمىتواند از مكر او ايمن شود مگر مردم
زيانكار:
ضيف به معناى ميهمان است كه هم بر يك نفر اطلاق مىشود و هم بر جمع، و چه
بسا كه جمع آن اضياف و ضيوف و ضيفان بيايد و
ليكن به طورى كه گفته شد فصيحتر همان است كه در تثنيه و جمع هم به شكل مفرد آورده
شود، براى اينكه اين كلمه در اصل مصدر بوده، و مصدر بطور كلى در تثنيه و جمع، مفرد
مىآيد.
و مراد
از ضيف ابراهيم ملائكه مكرمى است كه براى بشارت به او و اينكه به زودى
صاحب فرزند مىشود، و براى هلاكت قوم لوط، فرستاده شدند. و اگر آنان را ضيف
(ميهمان) ناميده، براى اين بوده كه بصورت ميهمان بر او وارد شدند.(إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ قالُوا
لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ).
ضمير جمع
در دخلوا و همچنين در قالوا به ملائكه بر مىگردد، پس
ملائكه سلام كردند. كلمه سلاما نوعى تحيت است كه تقديرش نسلم
عليك سلاما است، يعنى بر تو سلام مىكنيم سلامى مخصوص. و معناى كلام ابراهيم
كه گفت:(إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ) اين است كه ما از
شما مىترسيم، چون كلمه وجل به معناى ترس است.
و اين سخن
ابراهيم بعد از آن بود كه ملائكه نشسته، و ابراهيم براى آنان گوسالهاى بريان حاضر
كرد، و ميهمانان از خوردنش امتناع كردند، كه در سوره هود دارد: وقتى ديد
دستشان به غذا نمىرسد ناشناس و دشمنشان پنداشت، و از آنان احساس ترس نمود.
پس در آيات مورد بحث بنا بر خلاصه گويى بوده، و اين خصوصيات را نقل نكرده.
ملائكه در
پاسخ وى براى تسكين ترس او و تامين خاطرش گفتند: ما فرستادگان پروردگار تو هستيم و
نزد تو آمدهايم تا به فرزندى دانا بشارتت دهيم. و شايد مقصود از عليم