نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 195
ملائكه را كه به
عنوان آيت رسالت اقتراح و پيشنهاد كردند، ذكر نمود، اينك در دنبالش سه دسته از
آيات را آورده كه در ابتدائش كلمه و لقد بكار رفته. يكى آيه(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ
...) است و يكى آيه(وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ
بُرُوجاً) و سوم آيه(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ
صَلْصالٍ).
در اولى اين
معنا را بيان كرده كه استهزاء عادت و سنت جارى مجرمين است، و اينها ايمان آور
نيستند، هر چند كه هر قسم آيتى برايشان بياورى. و در دومى اين معنا را كه اگر كسى
بخواهد ايمان بياورد به قدر كفايت، آيات آسمانى و زمينى هست. و در سومى اين معنا
را كه اختلاف ميان نوع بشر به ايمان و كفر و ضلالت از چيزهايى است كه خداوند در
روز آغاز خلقتشان تقدير و تعيين نمود، از همان ابتداء خلقت آدم را خلق كرد و آن
ماجراى ميان او و ملائكه و ابليس در امر سجود پيش آمد.
كلمه
شيع جمع شيعه و به معناى فرقهايست كه در پيروى سنت و مذهبى
متفق باشند. اين كلمه در آيه ديگرى از قرآن نيز آمده(مِنَ
الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ
فَرِحُونَ)[1].
و اينكه فرمود:(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا) معنايش اين است كه ما فرستاديم
رسلا (فرستادگانى را)، و كلمه رسلا از آنجا كه حاجتى به ذكرش
نبوده حذف شده، چون عنايت كلام به اصل ارسال و اينكه قبل از اين امت ارسال شده،
مىباشد، و اما چه كسى ارسال شده نظرى به آن نيست. تنها اين معنا مورد نظر است كه
بشرهاى اولين هم مانند آخرين بودند، آنان نيز مانند ايشان عادت داشتند كه رسالت
الهى را احترام نكنند، و بلكه آورنده آن را استهزاء نموده، دنبال جرائم خود را
بگيرند. آرى نظر، بيان اين جهت است تا خاطر رسول خدا 6 را خشنود سازد، و از انكار
و استهزاء كفار دلتنگ و ناراحت نگردد، هم چنان كه در آخر سوره نيز همين تسليت را
مىدهد و مىفرمايد:(وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ
بِما يَقُولُونَ)[2].
پس معناى آيه
اين است: خشنود باش، ما ذكر را بر تو نازل كردهايم و ما خود
[1] از آنان كه دين خود را دسته دسته كردند، و فرقهها شدند و هر
حزبى به آنچه خود دارد، خرسند است. سوره روم، آيه 32.
[2] ما مىدانيم كه تو حوصلهات سر آمده از آنچه كه اينان
مىگويند. سوره حجر، آيه 97.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 195