responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 196

آن را حفظ مى‌كنيم، و از آنچه كه دشمنان مى‌گويند حوصله‌ات سر نرود، چون عادت مجرمين همواره همين بوده، سوگند مى‌خورم كه قبل از تو نيز در بشرهاى اولين ارسال رسل نمودم، حال آنان نيز حال اينان بود، هيچ پيغمبرى بر ايشان نمى‌آمد مگر آنكه مسخره‌اش مى‌كردند.

[معناى جمله:(كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ)]

( كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ‌) ...(سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ ).

كلمه سلوك به معناى نفوذ كردن، و نفوذ دادن است. هم گفته مى‌شود:

سلك الطريق- راه را سلوك كرد يعنى در آن نفوذ نمود، و هم گفته مى‌شود سلك الخيط فى الإبرة- نخ را در سوزن سلوك داد يعنى نفوذ و عبور داد. اهل لغت هم تصريح كرده‌اند كه سلك و اسلك به يك معنا است‌[1].

دو ضميرى كه در نسلكه و در به است به كلمه ذكر كه قبلا گذشته بود بر مى‌گردد، و مقصود از آن قرآن كريم است. و معناى آيه اين است كه: وضع رسالت تو و دعوتت به ذكرى كه بر تو نازل شده شبيه به وضع رسالت‌هاى قبل از تو است، همانطور كه در آن رسالتها عكس العمل مردم اين بود كه رسالت ما را رد نموده، استهزاء كنند، و ما اينچنين ذكر (قرآن) را در دلهاى اين مجرمين نفوذ داده و داخل مى‌كنيم. خداى تعالى با اين جمله رسول گراميش را خبر مى‌دهد كه مجرمين به ذكر ايمان نمى‌آورند، و اين روش در امت‌هاى گذشته نيز سابقه داشته است، چون سنت آنها نيز اين بود كه حق را استهزاء كنند و پيروى ننمايند. پس هر دو آيه از نظر معنى قريب المعنى با آيه‌(فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ)[2] مى‌باشد.

و چه بسا مفسرينى كه گفته‌اند: دو ضمير مذكور به شرك و يا استهزايى كه از آيات قبل استفاده مى‌شود بر مى‌گردد، و حرف باء در به باء سببيت، و معناى آيه اين است كه: ما اين چنين شرك و استهزاء را در دلهاى مجرمين نفوذ مى‌دهيم، و بجهت همين شرك يا استهزاء ديگر ايمان نمى‌آورند ... [3].

ليكن معناى بعيدى است، چون از جمله،(لا يُؤْمِنُونَ بِهِ) اين معنا متبادر به ذهن است كه حرف باء براى تعديه است، نه سببيت.


[1] مفردات راغب، ماده سلك .

[2] پس، آنها ايمان آور نبودند به آنچه تكذيب كردند. پيش از اين. سوره اعراف، آيه 101.

[3] تفسير فخر رازى، ج 19، ص 162.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست