نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 193
نسخ در آيات قرآنى
هست، مانند آيه صدقه دادن براى نجوى كردن با رسول خدا كه عملش نسخ شده ولى تلاوتش
هم چنان باقى است. و معناى او ننساها اين است كه آيه را به كلى ترك
كنيم، يعنى از ميان آنان بر اندازيم، هم عمل به آن و هم تلاوت آن را متروك سازيم،
هم چنان كه از ابن عباس و مجاهد و قتاده و غير ايشان نقل شده كه اينطور تفسير
كردهاند.
و نيز در
همان كتابست كه ابن الانبارى از ابى ظبيان روايت كرده كه گفت:
ابن عباس از
ما پرسيد كدام يك از دو قرائت را قرائت اول مىدانيد؟ گفتم قرائت عبد اللَّه را، و
قرائت خودمان را آخرى مىدانيم. گفت هر ساله جبرئيل در رمضان مىآمد و قرآن را به
رسول خدا 6 عرضه مىكرد، در سال آخر دو مرتبه آمد، و عبد اللَّه مسعود آنچه نسخ
و يا تبديل شده بود ديد[1].
مؤلف: اين
معنا به طريق ديگرى از ابن عباس و خود عبد اللَّه بن مسعود و غير آن دو از صحابه و
تابعين روايت شده، و در اين مورد روايات ديگرى نيز وجود دارد.
و خلاصه:
چيزى كه از آنها استفاده مىشود اين است كه نسخ گاهى در حكم است، مانند آيات نسخ
شدهاى كه حكمش از بين رفته، و خودش در قرآن باقى مانده است، و گاهى در تلاوت است،
حال چه حكمش نسخ شده باشد، و چه نسخ نشده باشد. و ما سابقا در تفسير سوره بقره در
ذيل آيه 106 كه مىفرمود:(ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ) گفتيم و به
زودى در تفسير سوره نحل آيه 101 كه مىفرمايد:(وَ إِذا
بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ) خواهد آمد كه اين دو آيه اجنبى از مساله
انساء به معنى نسخ تلاوت است. و نيز در فصول سابق گذشت كه اين روايات مخالف صريح
قرآن است. پس وجه صحيح اين است كه روايات انساء را هم عطف بر روايات تحريف نموده
هر دو را با هم طرح نماييم و دور اندازيم.