نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 181
باب است- و همچنين در
دلالت آنها به آدمى مىفهماند اين است كه هر چند روايات، آحاد و غير متواتر است، و
ليكن قرائن قطعيه همراه دارد كه آدمى را ناگزير از پذيرفتن آنها مىكند، چون بطورى
كه قرآن كريم تصريح فرموده رسول خدا 6 هر چه كه از قرآن برايش نازل مىشده بدون
اينكه چيزى از آن را كتمان كند به مردم ابلاغ مىكرده، و حتى به مردم ياد مىداده
و برايشان بيان مىكرده، و همواره عدهاى از صحابه ايشان مشغول ياد دادن و ياد
گرفتن بودند كه چطور قرائت كنند، و بيان هر كدام چيست، آن عده كه به ديگران ياد
مىدادند همان قراء بودند كه بيشترشان در جنگ يمامه كشته شدند.
مردم آن زمان
هم رغبت شديدى در گرفتن قرآن و حفظ كردنش داشتند، و اين گرمى بازار تعليم و تعلم
قرآن هم چنان ادامه داشت تا آنكه قرآن جمع آورى شد. پس حتى يك روز و بلكه يك ساعت
هم بر مسلمانان صدر اول پيش نيامد كه قرآن از ميانشان رخت بر بسته باشد، و آنچه كه
بر سر تورات و انجيل و كتابهاى ساير انبياء آمد بر سر قرآن كريم نيامد.
علاوه بر
اينكه روايات بىشمارى از طريق شيعه و سنى داريم كه رسول خدا 6 بيشتر سورههاى
قرآنى را در نمازهاى يوميه و غير آن مىخواند، و اين قرآن خواندن در نماز در حضور
انبوه جمعيت بود، و در بيشتر اين روايات اسامى سورهها چه مكى و چه مدنى آن برده
شده است.
از اينهم كه
بگذريم رواياتى در دست است كه مىرساند هر آيهاى كه مىآمده رسول خدا 6 مامور
مىشده آن را در چه سورهاى و بعد از چه آيهاى جاى دهد، مانند روايت عثمان بن ابى
العاص كه ما آن را در تفسير آيه(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ
بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ)[1] نقل مىكنيم
كه رسول خدا 6 فرمود: جبرئيل اين آيه را برايم آورد و دستور داد آن را در فلان
جاى از سوره نحل قرار دهم[2].
و نظير اين
روايت رواياتى است كه مىرساند رسول خدا 6 سورههايى را كه آياتش به تدريج نازل
شده بود خودش مىخواند، مانند سوره آل عمران و نساء و غير آن. پس، از اين روايات
آدمى يقين مىكند كه آن جناب بعد از نزول هر آيه