نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 136
مؤلف: نظير اين روايت
را عياشى در تفسير[1] خود از
محمد بن مسلم از آن جناب نقل كرده و اين روايت مطلبى را مىگويد كه در هيچ يك از
روايات قبلى نبود.
و در تفسير
قمى در ذيل(يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ) نقل كرده كه
معصوم فرمود: زمين به صورت نانى سفيد در مىآيد كه مؤمنين در موقف قيامت از آن
مىخورند.
و در ذيل
جمله(وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي
الْأَصْفادِ) فرمود: بعضى با بعضى ديگر نزديك مىشوند.(سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ) مقصود از سرابيل پيراهن است[2].
قمى گفته
است: در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده كه: در ذيل جمله(سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ) فرموده: قطران مس داغ شده است كه
از شدت حرارت آب شده باشد، هم چنان كه خداى عز و جل فرموده:(وَ
تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ) يعنى آن مس گداخته جامه آنها مىشود و آتش
دلهايشان را مىپوشاند[3].
مؤلف: يعنى
مقصود از مجموع دو جمله(سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ) و جمله(تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ) بيان اين معناست كه بدنهاى اهل جهنم با مس
گداخته و صورتهايشان با آتش پوشيده شده است.