نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 121
است كه دين هر چه
باشد خالص براى خدا مىشود، هم چنان كه فرموده:(وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ
الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)[1].
از آنچه گذشت
جواب اشكالى كه بعضى بر آيه كرده و گفتهاند: اگر مراد از عذاب در آن، عذاب استيصال
باشد با حصرى كه در آيه قبلى بود و مىفرمود: (إِنَّما
يُؤَخِّرُهُمْ)- تنها و تنها تاخيرشان مىاندازد براى روزى كه ديدگان خيره
شود ، منافات دارد، زيرا اين آيه مىفرمايد خداوند عذاب هيچ كس را در اين
دنيا نمىدهد روشن مىشود، زيرا اين حرف وقتى صحيح است كه مقصود از عذاب در
هر دو مورد يكى باشد، ولى چنين نيست، آن عذابى كه برگشت ندارد و حتى يك نفر هم از
آن جان سالم بدر نمىبرد عذاب قيامت است، و همين است كه منحصر به روز قيامت، است،
و انحصارش به روز قيامت منافات ندارد با اينكه عذاب ديگرى هم در دنيا باشد.
علاوه بر
اينكه انحصار، آن طور كه اشكال كننده پنداشته است با آيات بسيارى كه دلالت بر نزول
عذاب بر امت اسلام مىكند منافات دارد.
از اينهم كه
بگذريم اگر آيه مورد بحث را حمل بر عذاب قيامت كنيم، ناگزير مىشويم از ظاهر آيات
صرفنظر نموده، دلالت سياق را هم ناديده بگيريم، در حالى كه هيچ يك جائز نيست.
(فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ
دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ)- مقصود از ظالمين آنهايى هستند كه
دچار عذاب استيصال مىشوند و عذاب از آنان برگشت نمىكند. و مقصود آنان از اينكه
مىگويند:(أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ) اين است كه
خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و ما فات را جبران
كنيم، چون اگر مقصود غير اين بود نمىگفتند: (نُجِبْ
دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ)- دعوت تو را اجابت نموده، فرستادگان را پيروى
و اطاعت كنيم .
و اگر
گفتند: رسل: فرستادگان با اينكه مىبايست گفته باشند رسول:
فرستاده
با اينكه ظاهر آيه بيان حال ظالمين اين امت است، براى اين مىباشد كه بفهماند ملاك
در آمدن اين عذاب، حكم كردن ميان هر رسول و مردم آن رسول است، و اين حكم اختصاص به
يك رسول معين ندارد، هم چنان كه آيه( وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا)
[1] و به تحقيق در زبور بعد از ذكر نوشتيم كه زمين را بندگان
صالح من ارث مىبرند.
سوره انبياء، آيه 105.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 121