نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 108
[نقل و رد وجوهى كه
در پاسخ به اين شبهه كه چرا ابراهيم (ع) براى مشركين طلب مغفرت نموده؟ گفتهاند]
اشكال ديگرى
كه مفسرين[1] بر كلام
ابراهيم كرده و در مقام پاسخ از آن بر آمدهاند اين است كه چرا در جمله(وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ) طلب مغفرت براى
مشركين كرده است، با اينكه مغفرت خدا شامل مشرك نمىشود، زيرا خود خداى تعالى
فرموده:
(إِنَّ
اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ)- خدا اين گناه را كه به وى شرك بورزند
نمىآمرزد [2].
آن گاه در
جواب از آن، يكى گفته[3] است:
نيامرزيدن شرك دليلش همين آيه ايست كه گذشت، و اين آيه قرآن است و قرآن بر خاتم
انبياء نازل شده، نه بر ابراهيم، و از كجا كه قبل از اسلام گناه شرك مانند ساير
گناهان قابل آمرزش نبوده باشد، و ابراهيم بر اساس شريعت خود درخواست نكرده باشد.
يكى[4] ديگر
گفته: مراد از مغفرت و رحمت، مغفرت و رحمت بعد از توبه مشرك است، و قيد توبه در
كلام حذف شده.
ديگرى[5] گفته است: مقصود آن جناب اين بوده
كه هر كه مرا عصيان كند و بر شرك خود استوار بماند تو بخاطر اينكه غفور و رحيمى
مىتوانى او را از شرك به سوى توحيد بكشانى، و مشمول مغفرت و رحمت خود كنى.
بعضى[6] ديگر گفتهاند: مقصودش از مغفرت
پوشاندن شرك مشرك، و مقصودش از رحمت شتاب نكردن در عقاب او است. و معنايش اين است
كه پروردگارا هر كس كه از فرمان من سر بتابد تو شركش را در دنيا پوشيده بدار و با
تاخير عقابت، او را مورد رحمت قرار ده.
بعضى[7] ديگر گفتهاند: معناى آن همان
چيزيست كه از ظاهرش استفاده مىشود و حاجت به هيچ توجيهى ندارد و اشكالى هم وارد
نيست، زيرا آن روز ابراهيم (ع) نمىدانسته كه خدا شرك را نمىآمرزد، و ندانستن اين
حكم نقص نيست زيرا آمرزيدن شرك جزء محالهاى عقلى نيست كه هر كسى آن را درك كند، و
عقل هيچ امتناعى نمىبيند در اينكه خداوند شرك را هم بيامرزد، تنها دليلى كه در
مساله هست دليل نقلى است كه ممكن است آن روز به گوش ابراهيم (ع) نخورده باشد و