نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 90
[رواياتى در فضيلت
نماز و اينكه نماز كفاره گناهان است(إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ).]
از امام صادق
(ع) روايت كرده كه در تفسير آيه(إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ) فرموده:
نماز مؤمن در شب گناهان روزش را محو مىكند.[1]
مؤلف: اين حديث در كافى و تفسير عياشى و امالى مفيد و امالى شيخ نيز آمده.[2] و در مجمع البيان از واحدى و او به
سند خود از حماد بن سلمه و او از على بن زيد و او از ابى عثمان روايت كرده كه گفت:
من با سلمان در زير درختى بوديم، سلمان شاخه خشكى از درخت گرفت و به شدت تكانش داد
تا برگهايش ريخت، آن گاه گفت: اى ابا عثمان آيا نمىپرسى چرا چنين كارى كردم؟ گفتم
چرا چنين كردى؟ گفت: رسول خدا 6 هم در روزى كه من با آن جناب زير درختى بوديم
همين عمل را كرد، شاخه خشكى گرفت و به شدت تكان داد تا برگهايش ريخت و فرمود:
سلمان نپرسيدى چرا چنين كردم. عرض كردم چرا چنين كردى؟ فرمود: مسلمان وقتى وضو
مىگيرد و نيكو وضو مىگيرد، و نمازهاى پنجگانهاش را بجا مىآورد، گناهانش مانند
اين برگها مىريزد، آن وقت اين آيه را تلاوت فرمود:(وَ أَقِمِ
الصَّلاةَ ...)[3].
مؤلف: اين
روايت را الدر المنثور هم از طيالسى و احمد و دارمى و ابن جرير و طبرانى و بغوى در
كتاب معجم خود- و ابن مردويه بطور غير مسلسل تنها از رسول خدا 6 روايت كرده.[4] و نيز در همان كتاب به سند خود از
حارث از على بن ابى طالب (ع) آورده كه فرمود: ما در مسجد در خدمت رسول خدا 6
بوديم، و منتظر بوديم تا وقت نماز شود، مردى برخاست و عرض كرد: يا رسول اللَّه! من
مرتكب گناهى شدهام. رسول خدا 6 از وى روى بگردانيد (و به نماز ايستاد). دوباره
پس از آنكه رسول خدا 6 نماز را به پايان رسانيد برخاست و همان حرف را تكرار كرد،
حضرت فرمود: آيا با ما نماز نخواندى؟ و براى آن به نيكى طهارت نگرفتى؟ گفت: چرا.
فرمود: همان كفاره گناه توست.[5] مؤلف: اين
روايت به طرق بسيارى از ابن مسعود و ابى امامه و معاذ بن جبل و ابن عباس