responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 69

پس مقصود از ستمكاران، اين طايفه نيستند، بلكه مراد آن عده از مردم هستند كه حالشان در ظلم و ستم، حال همان كسانى باشد كه خداوند در آيات سابق داستانشان را آورده بود، و مثل اينكه خداى تعالى در آن داستانها عموم مردم را در برابر دعوت الهيى كه متوجه آنان شده مانند يك دسته دانسته، آن گاه آنان را به دو قسم پذيرندگان و مخالفين تقسيم كرده آن گاه در چند جاى آن داستانها از طايفه اول تعبير كرده به (الَّذِينَ آمَنُوا)- آنان كه ايمان آوردند ، و در نزديك ده جا از طايفه دوم كه دعوت او را رد كرده‌اند تعبير كرده به (الَّذِينَ ظَلَمُوا)- كسانى كه ظلم كردند ، مانند جمله‌(وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا)[1] و(وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ)[2] و(وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ)[3] و(أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ)[4] و(أَلا بُعْداً لِمَدْيَنَ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ)[5] و امثال آن.

خداوند سبحان از رد و قبول آنان در قبال دعوت الهى تعبير به فعل ماضى آورده كه تنها بر تحقق و وقوع دلالت مى‌نمايد، چون مقام، مقام قياس است و همين كه از مقام مقايسه بيرون مى‌آيد به صيغه اسم فاعل و يا در واقع به صفت تعبير نموده مى‌فرمايد:(وَ قِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ) و يا:(وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ) و يا:(وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ) و امثال آن كه زياد آمده است.

آرى، همانطور كه اشاره شد مقام مقايسه و نسبت سنجى وضع مردم در برابر دعوت از نظر قبول و رد، اقتضا دارد كه به صرف وقوع و تحقق اكتفاء كند، چون بيش از اين احتياج ندارد كه بگويد فلان قوم و ملت جزو اين دسته شدند يا آن دسته ايمان آوردند، و يا ظلم كردند، و ديگر احتياج نيست به اينكه وصف استمرار و تلبس و اتصاف ايشان را بيان كند.

پس مفاد جملات:(ظَلَمُوا) و(عَصَوْا) و اتبعوا امر فرعون اين است كه ايشان جزو اين دسته شدند، و به ظلم و عصيان و متابعت امر فرعون شناخته گرديدند. و همچنين مفاد جمله‌(نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا) اين است كه ما آنهايى را كه به صفت و علامت ايمان متصف هستند نجات داديم.

پس در افاده اصل آن سمت و علامت تعبير به فعل (ماضى) كافى است، هر چند لازمه‌


[1] درخواست مكن از من در باره كسانى كه ظلم كردند. سوره هود، آيه 37.

[2] و گرفت آنان را كه ظلم كردند فريادى مهلك. سوره هود، آيه 94.

[3] و اين عاد( قوم هود) انكار كردند آيات پروردگار خود را و نافرمانى كردند پيامبران خدا را و پيروى كردند فرمان هر سركش حق ناپذير را. سوره هود، آيه 59.

[4] آگاه باشيد كه ثمود كافر شدند به پروردگار خود. سوره هود، آيه 168.

[5] آگاه باشيد هلاك بر مدين، هم چنان كه هلاك شد ثمود. سوره هود، آيه 95.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست