نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 60
منشا اين هلاكت يك
قضاى سومى بود از خدا كه آيه(وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ
بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ)[1] به آن اشاره نموده است.
و كوتاه سخن،
آيه(وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ
بَيْنَهُمْ) اشاره به اين دارد كه اختلاف مردم در كتاب محل تلاقى دو قضاى رانده
شده است، كه يكى اقتضاء دارد ميان مردم در آنچه اختلاف مىكنند، حكم كند (و
طرفداران باطل را نابود سازد) و يكى ديگر اقتضاء دارد كه هر دو طرف را مهلت دهد و
تا روز قيامت كيفرشان نكند. نتيجه اين تلاقى هم اين است كه كيفر اهل باطل تا فرا
رسيدن قيامت تاخير بيفتد.
(وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ)- كلمه
مريب اسم فاعل از ارابه مىباشد كه به معناى القاء شبهه در قلب
است، و اگر شك را با اين كلمه توصيف كرده به منظور تاكيد همان شك است، مانند
ظلا ظليلا و حجابا مستورا و حجرا محجورا و امثال
آن.
[اشاره به
اينكه شك و ترديد يهوديان در اصالت و صحت تورات موجه بوده است]
و گويا مرجع
ضمير در و انهم امت موسى يعنى يهوديان باشند. ظاهر آيه همين را
مىرساند، ولى بايد گفت كه يهوديها حق داشتند در باره تورات خود در شك و ترديد
باشند، زيرا سند توراتى كه فعلا در دست است منتهى مىشود به مردى از كاهنان به
نام عزراء كه وى در زمانى كه يهوديان مىخواستند پس از انقضاى مدت
اسيرى از بابل به بيت المقدس كوچ كنند برايشان نوشت. آرى، توراتى كه به موسى بن
عمران (ع) نازل شد مدتها قبل از اين واقعه، در موقع آتش گرفتن هيكل همه را سوزانده
و از بين برده بودند، و پر واضح است كه كتابى كه سندش منتهى به يك شخص شود جاى
ترديد هست. و نظير تورات، انجيل است كه سندش به يك نفر منتهى مىشود.
از مساله سند
هم كه بگذريم اصولا در تورات فعلى حرفهايى ديده مىشود كه هيچ فطرت سالمى حاضر
نمىشود چنين مطالبى را به كتابى آسمانى نسبت دهد، و لا جرم هر فطرت سالمى در
برابر اين تورات به شك و ترديد درمىآيد.
و اما اينكه
بعضى از مفسرين مرجع ضمير مزبور را مشركين عرب گرفته و مرجع ضمير در
منه را قرآن گرفتهاند از صواب به دور است، زيرا خداوند سبحان حجت را بر
مشركين عرب در اول سوره تمام كرده و فرموده است كه قرآن كتاب نازل از ناحيه او بر
پيغمبرش است، و نيز به امثال آيه و اگر قبول نداريد ده سوره مثل آن را
بياوريد دعوت به تحدى كرده و با تمام
[1] و براى هر امتى رسولى است، پس وقتى رسولشان آمد در بين آنان
به عدالت حكم مىشود، و ايشان ستم نمىشوند. سوره يونس، آيه 47.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 60