نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 521
مؤلف: اين روايت بيش
از ذكر پارهاى از مصاديق چيز ديگرى ندارد.
و در كافى به
سند خود از هشام بن سالم و حفص بن بخترى و غير آن دو، از امام صادق (ع) روايت كرده
كه در ذيل آيه(يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ) فرموده: و
آيا جز اين است كه چيزى كه ثابت است محو مىشود، و چيزى كه محو و نابود است اثبات
مىگردد[1].
مؤلف: اين
روايت را عياشى هم در تفسير خود از جميل از آن جناب نقل كرده[2].
و در تفسير
عياشى از فضيل بن يسار روايت آورده كه گفت: من از حضرت ابى جعفر (ع) شنيدم كه
مىفرمود: پارهاى از امور، امورى حتمى هستند كه ناگزير واقع مىشوند، و پارهاى
ديگر امورى مشروط و موقوفند كه خداوند هر كدام را بخواهد پيش مىاندازد و يا محو
مىكند و يا اثبات مىنمايد، و هيچكس از اين امور اطلاع ندارد. و اما آنچه كه به
وسيله انبياء خبر داده ناگزير واقع خواهد شد، چون خداوند راضى نيست كه خود و يا
ملائكه و يا انبيايش تكذيب شوند[3].
مؤلف: اين
روايت در همان كتاب به طريق ديگرى نيز آورده شده.[4]
صاحب كافى هم آن را به سند خود از فضيل از آن حضرت نقل كرده است[5].
و در همان
كتاب از زراره از حضرت ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود: على بن الحسين همواره
مىگفت: اگر آيهاى از كتاب خدا نبود هر آينه شما را به آنچه كه بوده و آنچه كه تا
قيامت خواهد شد خبر مىدادم پرسيدم كدام آيه؟ فرمود: آيه(يَمْحُوا
اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ)[6].
مؤلف: معناى
اين حديث اين است كه از آيه شريفه برمىآيد كه خدا خواسته است خلائقش با جهل به
حوادث آينده زندگى كنند، تا به ضروريات زندگى خود قيام نمايند، چون اگر عالم باشند
هدايت اسباب عادى را نمىپذيرند، و دو اصل اساسى زندگى كه همان خوف و رجاء است از
اعتبار مىافتد. آرى، اگر حوادث آينده بطور كامل براى آنان هويدا و مكشوف شود، اين
غرض الهى كه ادامه زندگى عادى بشر است فاسد مىشود. و همين جهت باعث