نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 503
كرد، وقتى به زمين پايين
آمدم با خديجه هم بستر شدم، و او به فاطمه باردار شد، و از آن به بعد هيچوقت فاطمه
را نديدم مگر آنكه بوى درخت طوبى را از او استشمام كردم.
و در كتاب
خرائج آورده كه رسول خدا 6 به فاطمه (ع) فرمود: اى فاطمه بشارتى از ناحيه
پروردگارم در خصوص برادرم و پسر عمويم به من رسيده و آن اين است كه خداوند فاطمه
را به على تزويج كرده و به رضوان خازن بهشت دستور داد تا درخت طوبى را تكان دهد، و
آن به عدد دوستداران اهل بيت من رقعههايى حمل كرد، پس ملائكهاى از نور خلق كرد،
و به هر ملك خطى و رقعهاى داد، و چون قيامت بپا شود و اهلش جابجا شوند دوستدارى
از دوستداران ما نمىماند مگر آنكه يكى از آن رقعهها را به او مىدهند، كه سند
برائت از آتش دوزخ است[1].
مؤلف: و در
تفسير برهان از موفق بن احمد روايت كرده كه در كتاب مناقب به سند خود از بلال بن
حمامه از رسول خدا 6 نظير اين معنا را نقل كرده است. و نيز اين معنا را از ام
سلمه و سلمان فارسى و على بن ابى طالب نقل كرده، و در آن چنين آمده كه:
وقتى خداوند
ملائكه را بر تزويج فاطمه به على بن ابى طالب گواه گرفت، دستور داد تا درخت طوبى
بار خود را نثار كند، و آنچه از زيور و زينت داشت فرو ريزد. درخت طوبى آنچه را
داشت نثار كرده، ملائكه و حور العين آنها را جمع كردند تا به يكديگر هديه داده، و
تا قيامت به يكديگر افتخار نمايند.[2] قريب به
اين معنا را از حضرت رضا (ع) نيز روايت كرده.
و در مجمع
البيان از ثعلبى روايت كرده كه به سند خود از كلبى از ابى صالح از ابن عباس نقل
كرده كه گفت: طوبى درختى است كه ريشهاش در خانه على در بهشت است و در خانه هر
مؤمنى يك شاخه از آن وجود دارد. آن گاه گفته است: اين روايت را ابو بصير هم از
امام صادق (ع) نقل كرده است[3].
و در تفسير
برهان از تفسير ثعلبى بطور رفع (بدون ذكر سند) از جابر از ابى جعفر (ع) روايت كرده
كه فرمود: از رسول خدا 6 از معناى طوبى سؤال شد، فرمود: درختى است در بهشت كه
ريشهاش در خانه على و شاخههايش بر اهل بهشت سايه افكنده. پرسيدند يا رسول اللَّه
ما قبلا از تو سؤال كرديم فرمودى ريشهاش در خانه من و