responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 471

و اگر صلاة و انفاق را بر صبر عطف نموده از باب عطف خاص بر عام است، تا به قول بعضى اهميت و عظمت آنها را برساند.

و مقصود از انفاق در جمله‌(وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً) مطلق انفاق اعم از واجب و غير واجب است، چون آيه شريفه در مكه نازل شده، كه هنوز آيات راجع به زكات واجب نازل نشده بود.

و اگر انفاق را مقيد به قيد(سِرًّا وَ عَلانِيَةً) نموده براى اين است كه بفهماند حق انفاق را استيفاء مى‌كنند، چون بعضى از انفاقات است كه بايد پنهانى صورت گيرد، و بعضى ديگر علنى دادنش بهتر است. پس كسى كه به خدا و به آنچه خدا نازل كرده ايمان دارد لازم است امر تكليفى را ادا كند از آن جمله حق انفاق را ادا نموده آنجا كه مظنه رياء و سمعه يا توهين و آبروريزى در كار است پنهانى بدهد، و آنجا كه مايه تشويق مردم بر احسان و معروف و دفع تهمت و امثال آنست علنى بپردازد.

(وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ)- ماده درأ به معناى دفع است، و معناى آيه اين است: وقتى به گناهى تصادفا آلوده مى‌شوند، كار نيكى مى‌كنند كه نيكيش از بدى آن گناه بيشتر است، و يا حد اقل معادل آنست و آثار سوء آن را جبران مى‌كند، حال چه اينكه اين گناه را بوسيله كار نيك جبران نمايند و يا بوسيله توبه لكه آن را بشويند، چون فرموده‌اند: حسنات گناهان را از بين مى‌برد . و هم فرموده‌اند:

كسى كه توبه كند مانند كسى است كه گناه نكرده باشد . و نيز چه اينكه خود مرتكب شده باشند، و يا ديگران نسبت به ايشان انجام داده باشند مثل اينكه به ايشان ظلم كرده باشند، و ايشان با عفو و احسان تلافى كنند، و يا به ايشان جفا كرده باشند ايشان به حسن خلق و گشاده‌رويى جبران نموده باشند، و يا منكرى ديده و از آن نهى كرده باشند، و يا ترك معروفى سراغ داشته بدان امر كرده باشند.

همه اينها درأ (دفع) سيئه به حسنه است، و دليلى از ناحيه لفظ آيه كه دلالت كند بخصوص يكى از اينها وجود ندارد.

[وجوهى كه در باره جهت اختلاف در بيان وصف اولوا الألباب گفته شده است‌]

در آيه شريفه در بيان صفات اولى الالباب تعبيرهاى مختلف شده، در شش صفت تعبير به لفظ مضارع آمده و فرموده: 1- يوفون 2- و لا ينقضون 3- و يصلون 4- يخشون 5- يخافون 6- يدرءون. و در سه جاى ديگر به لفظ ماضى آورده و فرموده: 1- صبروا 2- اقاموا 3- انفقوا.

و از بعضى از مفسرين‌[1] نقل شده كه در توجيه اين اختلاف تعبير گفته‌اند كه اين اختلاف تنها به منظور تفنن در فصاحت است، چون همه اين افعال، صله الذين است، و از آنجايى كه صله و موصول الذين معناى حرف شرط و جمله شرطيه را مى‌دهد، و در جمله شرطيه ماضى و مضارع يك معنا مى‌دهد، چه اينكه بگويى ان ضربت ضربت و يا بگويى ان تضرب اضرب در هر دو حال‌


[1] تفسير روح المعانى، ج 13، ص 142. ط بيروت.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 471
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست