نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 472
معنايش اين است كه
اگر بزنى مىزنم، از اين رو در جمله صله و موصول نيز چه ماضى بياورى و چه مضارع هر
دو به يك معنا است.
و لذا علماى
نحو گفتهاند: اگر لفظ ماضى، صله موصولى واقع شود، و يا صفت نكره عامى بگردد، دو
وجه به خود مىگيرد كه هر دو جايز است، يكى اينكه همان معناى ماضى (گذشته) را
بدهد، و يكى اينكه معناى مستقبل (آينده) را، و هر دو جور در قرآن آمده، اولى
مانند (الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ)- آنهايى كه مردم به
ايشان گفتند و دومى مانند (إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ
أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ)- مگر آنكه پيش از دست يافتن تو بر ايشان توبه
كنند .
و ليكن اين
جواب خالى از اشكال نيست، زيرا اگر در شرط و جملههاى نظير آن نسبت به معناى ماضى
و مضارع الغاء خصوصيت مىشود، صرف اين معنا باعث نمىشود كه لوازم معناى گذشته و
آينده نيز لغو گردد، مثلا لازمه معناى ماضى تحقق و قطعى بودن آنست، و لازمه معناى
مضارع اين است كه عمل استمرار داشته باشد، اين دو عنايت در ماضى و مضارع هست هر
چند كه در جمله شرطيه و نظائر آن زمان ملغى باشد. و چون اين دو عنايت الا و لا بد
بايد محفوظ بماند پس هنوز سؤال از اينكه چرا در اوصاف اولوا الالباب تعبير آيه
مختلف شده تعدادى به صورت ماضى و تعدادى ديگر به صورت مضارع آمده؟ بجاى خود باقى
است.
از گفتار
بعضى[1] ديگر از
مفسرين استفاده مىشود كه خواسته است در پاسخ اين سؤال بگويد:
مراد از
اوصاف مذكور در آيه، يعنى وفاى به عهد، و صله رحم، و خشيت، و ترس، همانا استمرار و
دوام آنهاست، و ليكن در خصوص صبر و همچنين نماز و انفاق، عنايتى بوده كه به لفظ
ماضى آورده. اما عنايت در صبر اين بوده كه اوصاف مذكور تحقق نمىيابد مگر بر اساس
صبر، و خلاصه كسى داراى آن اوصاف مىشود كه قبلا صفت صبر را داشته باشد. پس صبر
نسبت به آن اوصاف ديگر نحوه تقدمى دارد، و بدين جهت آن را به لفظ ماضى آورده.
و اما عنايت
در نماز و انفاق آنهم عبارت از اين است كه نسبت به آنها و شان آنها اهتمام و عنايت
زيادترى بكار برده باشد، لذا از آنها نيز به لفظ ماضى تعبير كرده.
ولى اين جواب
هم قانع كننده نيست، زيرا بعضى از صفاتى كه به لفظ مضارع آمده اهميتش كمتر از صبر
و نماز و انفاق نيست، مانند وفاى به عهد، كه مىدانيم مقصود از آن وفاى به عهد خدا
و اجابت دعوت فطرت و خلاصه ايمان به خداست، و اگر صرف اعتنا به شان مىتوانست وجه
اين اختلاف باشد، جا داشت از وفاى به عهد نيز به لفظ ماضى تعبير كند.